همکلام با «عباس غزالی» بازیگر سریال «مینو»
تعداد بازدید : 11
وسواس برای انتخاب بهترین نقش ها
سریال «مینو» به شدت نفس گیر می شود
در میانه زمستان سال 63 یعنی 14 بهمن به دنیا آمد و از دوران کودکی به بازیگری علاقه مند بود. «عباس غزالی» با دادن تست بازیگری تئاتر در کلاس اول راهنمایی، زندگی اش به این سمت سوق داده شد. او مسیر خود را ادامه داد تا این که با بازی در نقش «بهروز» در سریال وضعیت سفید به چهره شناخته شده و محبوبی بین بینندگان تبدیل شد. او با سریال شبانه مینو در نقش «رضا» یک بار دیگر توانایی هایش را به نمایش گذاشت تا نقش ماندگار دیگری را در کارنامه اش ثبت کند. با غزالی همکلام شدیم تا از چند و چون شکل گیری شخصیت رضای قصه «مینو» برای مان بگوید.
با نقش «رضا»، نقش اصلی سریال مینو که برای بیننده جذابیت دارد، مهمان تلویزیون هستید، سریالی که هر چه جلوتر می رود جذاب تر می شود، درباره این نقش بگویید.
اعتقاد من این است که به شدت جذاب تر خواهد شد و کمتر در تلویزیون شاهد اتفاق هایی بودیم که در این سریال می افتد، یعنی قصه مینو و رضا از جمله قصه های پر اتفاق تلویزیون خواهد بود و از یک جا به بعد مطمئنم که به شدت نفس گیر می شود و هیجان به اوجش خواهد رسید.
یعنی می توان شاهد پایانی متفاوت بود؟
بله. این قصه از اولش برای من متفاوت بود و ویژگی هایی داشت که سبب شد خیلی جذب آن شوم به ویژه پایانش. متوجه شدم که زمزمه هایی حتی برای ساخت قسمت دوم هم در میان دوستان است.
رضای قصه مینو، چه ویژگی داشت که شما بازی در آن نقش را قبول کردید؟
همیشه جزو اهدافم بوده که وسواس داشته باشم و بهترین ها را انتخاب کنم، بی گدار به آب نزنم، در راستای اهدافم قدم بردارم و انتظار مخاطب را برآورده کنم. همچنان با همان فرمان جلو می روم و همیشه در ذهنم هست. وقتی فیلم نامه را می خواندم به شدت قلقلکم می داد. شخصیت رضا، قهرمان قصه، در کنار شخصیت عماد به شدت برایم جذابیت داشت اما جالب بود که آقای پوروزیری، رضا را که نقشی جدید بود به من پیشنهاد داد که در پرونده کاری من متفاوت است.
وقتی فیلم نامه را خواندید «رضا» را چگونه دیدید؟
«رضا» عاشق پیشه بود، کسی که برای عشق اش می جنگد و لحظه ای پا پس نمی کشد و هفت، هشت سال پای عشق اش می ایستد و همچنان حرف اول و آخرش مینو است. اتفاق های عجیب و غریبی پشت سر هم در قصه برای رضا می افتد و یک باره از وسط قصه ماهیت عشق تغییر می کند و نوع دیگری از آن شکل می گیرد. این ها دست به دست هم داد که در واقع من این قصه را دوست داشته باشم و با عشق کارم را ادامه دهم و خوشحالم بعد از مدت ها با اثری به تلویزیون آمدم که حداقل قصه گو و مخاطب ایرانی تلویزیون به نظر من از اول با آن همراه شده است. در نیمه دوم سریال اتفاق های عجیب و غریب و نفس گیری می افتد و قصه به اوجش می رسد و رضا با اتفاق های عجیب و غریبی مواجه می شود.
آن قدر با لذت از نقش تان صحبت می کنید که به طور حتم زمان گذاشتید و خودتان را در نقش رفع کردید.
بله، واقعاً همین طور است. اصولاً من با شخصیت هایی که می پذیرم زندگی می کنم و این یکی از اتفاق هایی است که در بازیگری دوست دارم. بازیگری به این معنا نیست که آدم خودش را در قالب های مختلف تکثیر کند بلکه به نظر من بازیگری این است که از خودت خارج شوی و در قالب آدم های متفاوت زندگی کنی و این تفاوت همیشه برای من لذت بخش بوده است. هشت ماه با نقش رضا زندگی کردم و نتیجه اش را پا به پای مخاطب هر شب می بینم. عطش این را دارم که ببینم نتیجه چه شده است.
علاقه مندان تان عباس غزالی را با «وضعیت سفید» می شناسند. در این باره چه نظری دارید؟
همین طور است. اصولاً هیچ کاری را با کار دیگری مقایسه نمی کنم چون احساسم این است که هر کدام زمان، فضا، شرایط و موقعیت خاص خودش را دارد و هیچ شکی نیست که سریال وضعیت سفید در تاریخ تلویزیون ماندگار شده و اثری فاخر است. درباره سریال «مینو» هم با تلاشی که همه اعضای گروه داشتند، می بینیم موضوع های تولید گاهی ضربه می زند. واقعاً مجبور بودیم برای بخشی از کار در تهران دکور بزنیم. ماندگاری یک اثر به خیلی چیزها بستگی دارد. درباره سریال مینو، قصه و نتیجه ای که اتفاق افتاده، بازی ها و کارگردانی خوب بود و با جدیت می گویم که هر چه جلوتر برویم حرفش عمیق تر می شود و بیشتر در دل مخاطب جا باز و مخاطب بیشتر همذات پنداری می کند. مطمئنم که مخاطب سریال «مینو» را به بهترین شکل دنبال خواهد کرد و آن را فراموش نمی کند.
در این سریال در کنار بزرگان، بازیگران جوان و تازه کار هم بازی کردند. این حضور چگونه تجربهای بود؟
آقایان پاک نیت و سیاوش طهمورث و پروانه معصومی عزیز پیشکسوت هستند و همیشه از هم بازی شدن با بزرگان این حرفه لذت می برم و چیزهای زیادی می آموزم. به نظر من خیلی حرکت زیبایی بود به دلیل این که باید به کسانی که تازه وارد هستند بها دهیم.
فکر می کنید «رضا»ی قصه «مینو» هم می تواند مثل «بهروز» قصه «وضعیت سفید» ماندگار شود؟
همان طور که گفتم به اندازه خود و شرایط و موقعیت اش، رضا هم ماندگار خواهد شد. قصه مینو در واقع تابستان و پاییز سال 59 یعنی بعد از انقلاب، قبل از جنگ و ورود دشمن به خرمشهر و محاصره چندین روزه مردم و دفاع 49 روزه آن ها را به تصویر می کشد که به جرات می توانم بگویم در تلویزیون تا به الان اتفاق نیفتاده و در سینما شاید در یکی، دو اثر به لحظه ورود دشمن به خاک خرمشهر اشاره شده است.
فاصله میان سریال های تان دارد زیاد می شود. نقش بعدی تان را چند سال دیگر قرار است برای تلویزیون بازی کنید؟
در کارم وسواس دارم و معتقدم که یک اثر خوب و در شأن مخاطب نوشته شود و اگر بخواهد ساخته شود با جان و دل می پذیرم. واقعاً کمتر اثری را دیده ایم که دندان گیر باشد و مخاطب را جذب کند. برای مخاطبم خیلی احترام قائلم چون اعتقاد دارم اگر امروز جایگاهی دارم آن را مدیون نگاه مخاطب هستم.
آیا شغل دیگری برای گذران زندگی دارید؟
کار دیگری در کنار بازیگری ندارم، هر چند که لازم است اما خودم هم تن به هر کاری نمی دهم. اهل هیاهو و شلوغ کردن زندگی نیستم. امیدوارم از الان به بعد هم شرایط بهتر شود و دچار مشکل نشوم که خدای نکرده در اثری حضور پیدا کنم که باب میل من و مخاطب نباشد.
حرف آخر.
ممنونم. گفت وگوهای تان همیشه درجه یک بوده و امیدوارم همیشه موفق باشید.