هر آن چه که اراده می کند به آن دست می یابد، با گریه، پرخاشگری و گاهی با لوس کردن خودش برای والدین، می خواهد به هدفش برسد، برایش تفاوتی ندارد که آن ها چه غذایی دوست دارند یا این که در چه وضعیتی از نظر اقتصادی هستند، مهم این است که حرفش به کرسی بنشیند. سنش کم است اما خواسته هایش بزرگ و عزمش برای دست یافتن به آن جزم چرا که خود والدین به او چنین جایگاهی را داده اند. این وضعیتی است که بسیاری از خانواده ها به دلیل فرزند سالاری گرفتار آن هستند که البته برخی از آن رضایت دارند چون احساس می کنند اجازه نداده اند فرزندشان ناراحت شود یا این که احساس کمبود کند، بسیاری چنین خانواده های را تایید نمی کنند.
پشیمانی
یکی از والدین می گوید: گاهی بدون رضایت دخترم حتی نمی توانیم مهمان دعوت کنیم یا به مهمانی برویم، اگر بر خلاف میل او عمل کنیم، پرخاشگری می کند و ناراحت می شود، هیچ وقت اجازه ندادیم آب در دلش تکان بخورد، هر آن چه خواسته است برای او تهیه کردیم و کارهایمان را با مشورتش انجام می دادیم تا حس کمبود نداشته باشد و در جمع دوستانش سرخورده نباشد. «مهناز براهویی» ادامه می دهد: اگر از ابتدا بهتر پیش می رفتیم و به فرزندمان تا حدودی اجازه دخالت در امور زندگی را می دادیم و به او می آموختیم که تصمیمات ما به صلاحش است، شاید این اتفاق نمی افتاد و خواسته هایش بر حرف و خواسته ما غلبه نمی کرد. تصمیمات ما بر خواسته های او غلبه می کرد اما از آن جا که تنها فرزندمان است برای این که ناراحت نشود به خواسته هایش «نه» نمی گوییم.
شیوه تربیت
یکی دیگر از شهروندان اظهار می کند: طبیعی است نحوه رفتار والدین با فرزندان، در شکل گیری شخصیت فرزندشان تاثیر گذار است، باید در رفتار با فرزندان نه افراط داشت و نه تفریط، گاهی خیلی ها حتی اجازه صحبت کردن به فرزندانشان، حضورشان در اجتماع و مشارکت در تصمیمات زندگی نمی دهند اما بر عکس خیلی ها اجازه داده اند که تصمیم فرزندشان بر خواسته آن ها ارجحیت داشته باشد که به نظرم هر دو شیوه تربیت درست نیست. «میثم خائف» ادامه می دهد: در میان اطرافیانم خانواده های زیادی را دیده ام که به اندازه ای فرزندانشان را آزاد گذاشته اند و تابع خواسته های شان هستند که گاهی این روش تربیت برای آن ها مشکل ساز شده است. به گفته وی، می توانیم با داشتن رفتاری متعادل اجازه ندهیم که فرزندانمان کمبودی احساس کنند و در تصمیماتی که می تواند عواقب نادرستی به همراه داشته باشد، حرف آن ها عملی شود.
دغدغه بچه دار شدن
یکی دیگر از شهروندان می گوید: خانواده های زیادی را دیده ام که زمام کارهایشان را به دست فرزندانشان داده اند، بدون مشورت با آن ها هیچ اقدامی انجام نمی دهند و گاهی اگر خلاف نظر فرزندشان حتی غذا درست کنند، چه عوارضی را به همره دارد. «مریم چمنی» ادامه می دهد: با وجود این که پنج سال است ازدواج کردیم هنوز برای داشتن فرزند تصمیم قطعی نگرفتیم، چرا که نگران تربیت او هستیم، دغدغه داریم که مبادا نتوانیم خواسته هایش را تامین کنیم و به کودکی پرخاشگر یا مضطرب تبدیل شود.
رواج تک فرزندی
یک کارشناس روان شناسی در این باره می گوید: فرزند سالاری، در حال گسترش است و میزان قدرت تصمیم گیری و تسلط فرزندان بر خانواده افزایش یافته است، گاهی خواسته های کودکان حتی اگر نامطلوب باشد بدون چون و چرا اجرا می شود و کودکان تصمیم گیرنده اصلی خانواده می شوند. «مریم آقایی» ادامه می دهد: در برخی خانواده ها گاهی به فرزندان اجازه داده می شود که به خواسته های خود آن گونه که می خواهند دست یابند و آرزوهایشان را برآورده کنند، هر عملی را مرتکب شوند و کسی با آن ها کاری نداشته باشد. به گفته وی، به نظر می رسد در برخی خانواده ها رواج تک فرزندی سبب ایجاد فرزند سالاری شده است، در حالی که افرادی که بر اساس سبک فرزند سالاری بزرگ شده اند اگر بخواهند تشکیل زندگی دهند در زندگی مشترک با مشکلات زیادی مواجه می شوند زیرا آن ها در زندگی شخصی با مفاهیمی مانند صبر و گذشت آشنا نشده اند. وی با بیان این که اگر به کودکان فرصت تجربه کردن دهیم مهارت زندگی کردن را می آموزند، تصریح می کند: شکل افراطی مدیریت خانواده، حاکمیت ارزش های مد نظر فرزندان است که یک انحراف و آسیب در فرایند تربیت اعضای خانواده و فرزندان محسوب و سبب می شود خانواده، پویایی و سلامت لازم به ویژه سلامت روانی ـ اجتماعی را از دست دهد.
نقش والدین
این کارشناس می گوید: در چنین شرایطی اولین نکته ای که والدین باید به آن توجه کنند، ایجاد رابطه صمیمی اما در عین حال مقتدر با فرزندان است. اگر والدین بتوانند جذابیت و اقتدار خود را حفظ کنند و رابطه ای صمیمی با فرزندان شان داشته باشند، می توانند نقش زیادی در افزایش اعتماد به نفس کودکان در رویارویی با شرایط و موقعیت های پیرامون خود داشته باشند. وی تصریح می کند: والدین باید با فرزندان، صداقت داشته باشند اگر در شرایطی نتوانند خواسته فرزندشان را برآورده کنند بهتر است رو راست باشند و خود را دچار تنش و فشار نکنند. وی اضافه می کند: تعامل والدین با فرزندان و شرایط بیرونی که کودک در آن قرار دارد تاثیر زیادی در اعتماد به نفس کودک دارد. کودکانی که دارای اعتماد به نفس بالا هستند کمتر والدین خود را برای دست یافتن به خواسته هایشان در فشار قرار می دهند و سازگاری بیشتری با محیط دارند و به رقابت با دیگران نمی پردازند.