- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
همین دوشنبه گذشته بود که روزی را به نام عصای سفید پشت سر گذاشتند، اما اکنون باید با چشمانی که نمی بینند به دنبال تهیه آب مورد نیازشان باشند، برخی هم پایی برای رفتن و عده ای، نایی برای حمل بشکه های آب ندارند، تعدادی هم هستند که پایشان می لنگد اما سعی می کنند با هر سختی که شده قدم بردارند و آب مورد نیاز خانواده را تامین کنند. برخی از آن ها نه می توانند حرفی بزنند و اعتراضشان را اعلام کنند و نه گوششان یاری می کند تا دلیل مشکل به وجود آمده را از مسئولان بشنوند. درست یک روز بعد از روز عصای سفید و در روزی به نام پارا المپیک که معلولان زیادی در همه نقاط کشور در برنامه های متنوعی که برایشان برنامه ریزی شده بود حضور داشتند، شرکت آب و فاضلاب آب یک مجتمع مسکونی 184 واحدی زاهدان را که متعلق به معلولان اعم از ناشنوایان، نابینایان و معلولان جسمی حرکتی و حتی ذهنی است قطع کرد، معلولانی که برای رفع مشکلاتشان نیاز دارند مسئولان یاری شان کنند، نه این که بر مشکلات آن ها بیفزایند.
قطع آب بدون اطلاع قبلی
یکی از معلولان جسمی حرکتی ساکن در مجتمع ویژه معلولان زاهدان می گوید: ساکنان این مجتمع هر روز با یک مشکل روبه رو می شوند و حال هم که آب شرب آنان توسط شرکت آب و فاضلاب شهری قطع شده است و همه با وجود معلولیتشان سرگردان به دنبال تامین آب هستند. با وجود بخشنامه های مختلف مبنی بر حمایت از معلولان و رایگان بودن هزینه های اشتراک آب، برق و گاز، متاسفانه آب این مجتمع به دلیل پرداخت نشدن حق انشعاب قطع شد. «عباسعلی صفری»می افزاید: مامور آب در پاسخ به اعتراض ما اظهار کرد که باید هزینه های اشتراک آب را پرداخت کنید تا مجدد آب وصل شود، در حالی که بر اساس مصوبات مجلس و بخشنامه هیئت دولت اشتراک آب، برق و گاز برای معلولان رایگان است. یکی دیگر از معلولان جسمی حرکتی می گوید: معنای خدمت به معلولان را هم فهمیدیم، چرا که دقیقا بعد از روز جهانی نابینایان، آب منازل آن ها قطع شد، در حالی که انشعاب آب برای معلولان رایگان است. «محمود تهیدی پویا» می افزاید: در جایی سراغ ندارید که آب مسکن معلولی را بدون توجه به شرایط جسمی و روحی او و حتی بخشنامه های صادر شده، قطع کنند. این اقدام بدون اطلاع ساکنان انجام شد و حال مانده ایم که چگونه با این معلولیت آب مورد نیاز خود را تامین کنیم. «مقیمی» ساکن دیگر این مجتمع اظهار می کند: با وجود معافیت دولتی از پرداخت هزینه اشتراک اما آب و فاضلاب، آب این مجتمع را قطع کردند و بر مشکلات ما افزوده شد. یکی دیگر از معلولان ساکنان این مجتمع می گوید: معلولان این مجتمع مشکلات فراوانی دارند که یکی از آن ها قطع آب شرب ساکنان آن است، مسئولان آب و فاضلاب شهری زاهدان برای هر یک از ساکنان این مجتمع یک میلیون هزینه اشتراک به عنوان بدهی ثبت کردند. «احمدی» ادامه می دهد: ماموران آب معمولا با تهدید ساکنان این مجتمع مبنی بر قطع آب، خواستار پرداخت هزینه اشتراک می شوند در حالی که هزینه های اشتراک برای معلولان رایگان است.
قطع آب 184 واحد مجتمع معلولان
رئیس هیئت مدیره جامعه معلولان استان هم در این باره می گوید: دو تعاونی مسکن در زاهدان داریم که متعلق به معلولان تحت پوشش بهزیستی است، طبق مصوبه هیئت وزیران، هر معلول تحت پوشش بهزیستی حق استفاده رایگان یک انشعاب آب، برق و گاز را دارد. «محمد نخعی» با بیان این که واحدهای این تعاونی سال گذشته به معلولان تحویل شد می افزاید: طبق قانون، معرفی نامه با سربرگ و مهر بهزیستی به شرکت مربوطه برای دریافت انشعاب ارجاع می شود، شرکت برق و گاز در این باره همکاری دارند، اما شرکت آب و فاضلاب برای ارائه انشعاب رایگان علاوه بر معرفی نامه و دیگر مدارک، سند مالکیت به نام معلول را هم طلب می کند که دریافت آن زمان بر است و از دست معلولان کاری بر نمی آید. وی ادامه می دهد: 26 بهمن ماه سال گذشته پایان کار این مجتمع را به شهرداری اعلام کردیم و پیگیری ها در شهرداری در حال انجام است و تا زمانی که آن را دریافت نکنیم نمی توانیم سندی از اداره ثبت اسناد و املاک دریافت کنیم. شرکت آب و فاضلاب با دریافت تعهد 9 ماهه اقدام به واگذاری انشعاب آب رایگان کرد، اما چندین مرحله است که به ساکنان تذکر می دهد، مکاتبه و خواهش کردیم اجازه دهند معلولان سند دریافت کنند و پس از آن تحویل این شرکت دهند. به گفته وی، مدت زمان تعهد 9 ماه جامعه معلولان به شرکت آب و فاضلاب شهری، شهریور امسال به پایان رسید و از آن جایی که هنوز ساکنان موفق به دریافت سند نشده اند برای مهلت بیشتر مجدد از طریق معاون عمرانی استاندار با مدیرعامل آب و فاضلاب مکاتبه کردیم که تا زمان دریافت سند همکاری کنند. در این تعاونی 184 خانوار سکونت دارند و 40 نابینا عضو آن هستند اما روز بعد از عصای سفید، انشعاب آب آن ها قطع شد، معلولانی که پای رفتن و چشم دیدن ندارند چگونه آب مورد نیازشان را تامین کنند؟ وی تصریح می کند: برای رفع این مشکل از طریق آب و فاضلاب شهری پیگیری کردیم اما همکاری نشد و همچنان انشعاب آب آن ها قطع است.
قانون اجرایی شد
مسئول روابط عمومی شرکت آب و فاضلاب شهری استان در این باره می گوید: مبلغ بدهی ساکنان این مجتمع به شرکت آب و فاضلاب زیاد است، حدود یک سال و نیم قبل از طریق این شرکت درخواست انشعاب آب کردند، اما سند نداشتند ولی از آن جایی که نامه بهزیستی داشتند با آن ها همکاری و مقرر شد بعد از هشت ماه بدهی را تسویه کنند یا سند ارائه دهند، این مهلت دو مرحله تمدید شد، اما بعد از گذشت زمان مشخص شده برای پیگیری مراجعه نکردند. «سلیمانی» اظهار می کند: بر خلاف میل باطنی ولی طبق قانون، انشعاب آب ساکنان مجتمع ویژه معلولان قطع شد که باید برای پرداخت بدهی اقدام کنند، برای همکاری با آن ها بدهی شان قسط بندی می شود، اما در صورت تحویل سند هزینه ای برای انشعاب دریافت نمی شود، طبق قانون ملک باید به نام مددجو باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ذوالفقاری - امسال 300 میلیون تومان برای ایجاد زیرساخت ها در منطقه گردشگری پیرگل خاش اختصاص یافته است. مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به خبرنگار ما گفت: به منظور معرفی گل فشان پیرگل که خواص درمانی فراوانی دارد و می تواند گردشگران زیادی را جذب کند تورهای مختلفی تعریف شده است که تور رسانه های استان به زودی برگزار می شود. «علیرضا جلالزایی» افزود: این اثر ارزشمند در آینده نزدیک در فهرست آثار ملی کشور ثبت می شود، اقداماتی زیرساختی برای توسعه گردشگری گل فشان پیرگل از جمله راه دسترسی، لوله کشی آب، برق رسانی، ایجاد کمپینگ های گردشگری و نصب تابلوی راهنمایی در دستور کار است. وی ادامه داد: در اعتبارات امسال این اداره کل، 300 میلیون تومان برای ایجاد زیرساخت های آن اختصاص پیدا کرد و اقداماتی آغاز شده است تا بتوان به هدف اصلی یعنی ثبت ملی این منطقه و توسعه گردشگری دست پیدا کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برای اکران فیلم شعله ور در استان نظرخواهی کردند که با این موضوع مخالفت کردم چرا که اشکالات آن رفع نشده است. به گزارش «سیستان و بلوچستان»، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی روز گذشته در نشست خبری که با محوریت برنامه های دومین سوگواره اربعین برگزار شد گفت: برنامه های دومین سوگواره اربعین حسینی (ع) از هفتم آبان ماه تا پایان ماه صفر و سالروز شهادت امام رضا (ع) در نقاط مختلف استان برگزار می شود، اجرای نمایش های عاشورایی و تعزیه، مسابقه عکس و نمایشگاه های عکس ویژه زائران پاکستانی اربعین در مجتمع فرهنگی هنری اشراق و کارگاه های هنرهای تجسمی خوشنویسی، نقاشی، خطاطی با موضوع اربعین از برنامه های این اداره کل در دهه آخر ماه صفر است. «حسین مسگرانی» افزود: شب شعر و سوگواره شعر اربعین با حضور شاعران ملی و استانی در زاهدان، شب های شعر و نمایشگاه عکس اربعین و عاشورایی در شهرستان ها، نمایش های خیابانی با موضوع اربعین و نمایش های مذهبی و اجرای آواها و نغمات از دیگر برنامه هایی است که در قالب دومین سوگواره اربعین حسینی برگزار می شود. وی ادامه داد: خیمه عزاداری با نمایش های تعزیه از هفتم تا 11 آبان ماه، بعد از نماز مغرب و عشا در مجتمع فرهنگی، هنری زاهدان برگزار می شود. نمایشگاه های هنری با موضوع اربعین و رحلت رسول اکرم (ص)، زیارت پیامبر اکرم (ص) در مسجد جامع و دیگر مساجد بزرگ زاهدان از دیگر برنامه های 10 روز آخر ماه صفر است. به گفته وی، سوگواره تعزیه محرم با حضور گروه های مختلف تعزیه خوانی این خطه و استان های همجوار، در زهک اجرا شد، این برنامه به صورت ویژه در دهه آخر ماه صفر در شهرهای مختلف استان نیز اجرا می شود. وی با بیان این که قرآن و هدایای فرهنگی توسط کمیته فرهنگی ستاد اربعین در مسیر بازگشت زائران پاکستانی به آن ها اهدا می شود، اضافه کرد: سال گذشته هم این اقدام انجام شد، نمایشگاه عکس و کتاب نیز برای این زائران برپا می شود. انجمن خوشنویسی، هنرهای تجسمی و نمایشی، کانون عکاسان و موسسه خانه هنرمندان در برگزاری برنامه های این روزها همکاری دارند.
مجوزی برای برنامه های شاد در محرم و صفر صادر نشد
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به انتشار خبری مبنی بر برگزاری مراسمی با برنامه های شاد در ایام محرم گفت: به عنوان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، هیچ مجوزی برای برگزاری برنامه های هنری و شاد در ماه های محرم و صفر صادر نکرده ایم، احتمال دارد هنرمند یا موسسه ای از روی بی اطلاعی اقدامی انجام داده باشد که در مقام نظارت مدعی و پیگیر این موضوع هستیم. وی تصریح کرد: شب شعری در یک موسسه فرهنگی به مناسبت روز حافظ در یکی از شهرها برگزار شد که برای برگزاری این برنامه از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوزی دریافت نشده بود، کمیته رسیدگی به تخلفات تشکیل شد، موضوع را بررسی کرد، تذکرهای لازم داده شد و مسئول موسسه اعتراف کرد که مجوزی برای این برنامه نداشته است، این اتفاق عمدی نبود اما تذکرهای لازم داده و تعهد گرفته شد. مسگرانی درباره فیلم شعله ور نیز بیان کرد: مسئول فرهنگ و ارشاد اسلامی در استان هستم و نمی توانم برای مقام های بالاتر تصمیم بگیرم، بعد از اکران فیلم شعله ور در جشنواره فیلم فجر، مخالفت خود را اعلام کردیم، این فیلم اثر هنری خوبی است و ارزش های فراوانی دارد اما ایرادهایی هم داشت که در اکران خصوصی تذکر دادیم و به صورت مکتوب به سازمان سینمایی ارسال کردیم. وی ادامه داد: قبل از اکران عمومی برای مشاهده نسخه اصلاح شده این فیلم دعوت شدم، بسیاری از ایرادها برطرف شده بود اما ایراد عمده آن هنوز باقی مانده است که باید اصلاح شود که قرار شد از نماینده استانداری نیز نظر سنجی کنند. وی اضافه کرد: برای اکران فیلم شعله ور در استان نظرخواهی کردند که با این موضوع مخالفت کردم چرا که اشکالات آن رفع نشده است اما مسئول اکران آن در کشور نیستم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شاید برخی مخاطبان صدا و سیما وقتی اسم «منوچهر آذر» را بشنوند، به یاد برنامه «صبح جمعه با شما» بیفتند اما او «منوچهر آذری» است و گفت و گوی این شماره ما به «منوچهر آذر» اختصاص دارد. «منوچهر آذر» خوش مشرب و مهربان است و نیم قرن تجربه بازیگری دارد، همان هنرمند توانایی که با بازی خوبش در فیلم سینمایی «اخراجی ها» مشهور شد. او متولد ۱۳۱۶، اهل نمین و دانش آموخته کارگردانی و بازیگری تئاتر است و می گوید که بزرگ شده گنبدکاووس است. مبارک، اخراجیهای یک و دو، دلیران تنگستان، پسران مهتاب، پر پرواز، دلباخته، شهر زنان، برادههای خورشید، طالع سعد، دل و دشنه، کودکانی از آب و گل، راز خنجر، رخصت، آشپزباشی، شب دهم، پهلوانان نمیمیرند، شب دهم، تفنگ سرپر، با من بمان و سر دلبران آثاری است که او به نقش های آن ها جان بخشید. به بهانه پخش سریال «بازی نقاب ها» با این هنرمند همکلام شدیم.
سریال «بازی نقاب ها» روی آنتن است. چگونه بازیگر این سریال شدید؟
فیلم سینمایی «راز خنجر» را حدود 23 سال پیش با «سیروس حسن پور» کار کردم. آقای حسن پور دستیار سوم بود و از آن جا با او آشنا شدم. حسن پور، فردی بسیار فعال و کنجکاو بود. وقتی متن سریال «بازی نقاب ها» را خواندم با کارگردان خیلی صحبت کردم. نویسنده تسلط زیادی روی قوم ترکمن نداشت و آن چنان بومی نبود اما قلم خیلی خوبی داشت. شناخت قوم ترکمن کار بسیار سختی است و اگر فردی بومی نباشد نگاهی از دور به زندگی آن ها دارد و نمی تواند آن طوری که باید، باشد البته حسن پور و سید رحیم حسینی کارگردان دوم در واقع تلاش شان را در این سریال کردند اما برای این که می خواستند یک دست در بیاید، اجازه ندادند که در نقش ترکمنی که فارسی صحبت می کند، ظاهر شوم چون می خواستند گویش یک دستی را داشته باشند.
نقش شما، چه ویژگی هایی داشت که شما را از تهران با مسافت دور جذب کرد؟
به دلیل این که در گنبد بزرگ شده ام، خودم را جدا از ترکمن ها نمی دانم. چون آن جا زندگی کردم، اعتقادم بر این است که دینی به گردن دارم و این نقش را بازی کردم و می خواهم قوم ترکمن را آن طور که هست، نشان بدهم.
چقدر این سریال توانست خصوصیات یک کار بومی را به درستی نشان دهد و ادای دین کند و بگوید تولیدات مردم شهرستان ها هم می تواند خوب باشد و روی آنتن سراسری برود؟
«حکیم بهرامی» کارشناس فرهنگی سریال، شاگرد تئاتر من بود. من خیلی توصیه کردم چون متن را یک بومی ننوشته است و اکثر بازیگران بومی نیستند، سعی کنید کارشناس و مشاور فرهنگی ترکمن را در کنار کار داشته باشید که هم حرکات و گویش را کنترل کند و هم دیالوگ ها را تا جایی که ممکن است تغییر دهد. هر چند اجازه نداشتند خیلی دیالوگ ها را تغییر دهند البته کارگردان و دستیارش، نهایت تلاش شان را کردند که متن را به ترکمنی نزدیک کنند و تا حدودی هم نزدیک کردند. پرداخت و ساخت بسیار عالی و صحنه ها بسیار بدیع و تازه است و جذابیت بصری دارد.
فیلم برداری در شهرستان چه تفاوتی به لحاظ امکانات و شرایط کار با تهران دارد؟
عوامل با آب و هوای آن جا سازگاری نداشتند و درجه حرارت بسیار بالا بود. چون بیشتر فضای خارجی و تابستان آن جا شرجی و بسیار گرم بود، وقتی وسط گندمزار و پیست اسب دوانی کار انجام می شد پر از حشرات و خیلی گرم بود و حتی نفس کشیدن سخت می شد اما کار را لذت بخش تر می کرد. هر کاری که سخت تر باشد، شیرین و گواراتر است. بچه ها چون حرفه ای بودند سختی های زیادی را تحمل کردند و از کار لذت بردند و امکانات تصویربرداری خوب بود اما نمی توان آن را با امکانات تهران مقایسه کرد چون حرکت دادن دوربین در فضای بیرون سخت است. حمل دوربین ها و جا به جایی و کاشتن آن در فضای باز سخت است آن ها مجبور بودند، بدوند و فضای بهتری را انتخاب کنند. بازیگران هم مجبور بودند، جا به جا شوند و در هوای گرم خیس عرق می شدند. من زیرپوش زرشکی به تن داشتم و در گندمزاری ایستاده بودم و می خواستیم سکانسی را بگیریم وقتی برای دوش گرفتن به خانه برگشتم به دلیل تعریق زیاد شوره زده و سفید شده بود.
شنیده ام جسته و گریخته تئاتر کار می کنید؟
سعی من بر این است که تئاتر را فراموش نکنم. دو دوره برای جشنواره معلولان تئاتر بردم.
آیا بیمه هستید و بازنشستگی دارید؟
من معلم و کارمند آموزش و پرورش بودم و در فرهنگ و هنر هم کار می کردم و اکنون بازنشسته فرهنگ و هنر هستم. ای کاش آموزش و پرورش و معلمی را رها نمی کردم. کار کردن با بچه ها و انسان سازی کار بسیار لذت بخشی است، آموزش و پرورش را دوست داشتم ولی فکر می کنم هوس جوانی و موضوع شهرت طلبی بود که به سمت فرهنگ و هنر و بازیگری کشیده
شدم.
اگر به گذشته بازگردید، آموزش و پرورش را به فرهنگ و هنر ترجیح می دهید؟
بله آموزش و پرورش را ترجیح می دهم اما کار تئاتر را در کنارش دنبال می کردم.
به شهرت طلبی اشاره کردید عطشی که برخی جوانان امروزی دارند. اگر جوانی به شما بگوید می خواهد بازیگر شود، او را چگونه راهنمایی می کنید؟
پیشنهاد می کنم تحصیلات آکادمیک را بگذراند و اسیر شهرت طلبی نشود چون شهرت در حاشیه گریبانش را خواهد گرفت. وقتی خودش را در سینما یا تئاتر باور داشته باشد مردم هم او را باور خواهند داشت و شهرت به دنبال آن خواهد آمد ولی اگر اسیر شهرت شود خیلی بد است. باید بی توجه به شهرت کار فرهنگی خودش را که خدمت به مردم است انجام دهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گوشه خلوتی از نمازخانه زندان نشسته، زانو زده است و آیاتی را زمزمه می کند، زندگی اش مانند یک منحنی بالا و پایین زیادی داشته، دلش پر از آشوب است، هم نگران خانواده اش است و هم به خانواده فردی که به قتل رسیده است، حق می دهد، اشتباه های گذشته، ذهنش را آزار می دهد، خودش را نمی تواند ببخشد اما دعایش این است که روزی او را ببخشند. خودش را یونس معرفی می کند و می گوید: فرزند سوم خانواده هستم، هفت خواهر و بردار دارم. به دلیل جمعیت زیاد خانواده، پدرم که به کار کشاورزی مشغول بود نمی توانست به راحتی مخارج زندگی را تامین کند، با این که همه در مزرعه کار می کردند و سعی داشتند باری از دوش او بردارند باز هم دخل و خرج خانواده با هم نمی خواند. تلخی فقر را وقتی بیشتر از گذشته حس کردم که در کلاس سوم ابتدایی به دلیل نداشتن مخارج تحصیل مجبور به ترک مدرسه شدم. بعد از آن دیدن کودکانی که با کیف و کتاب راهی مدرسه می شدند با حسرت من همراه بود اما نمی خواستم سبب رنجش پدرم شوم. وقتی به سن جوانی رسیدم در کشاورزی مهارت کسب کرده بودم، هر چند مساحت زمینی که پدرم داشت کفاف زندگی مان را نمی داد. او که از تلاش من در کشاورزی راضی بود در 23 سالگی دخترخاله ام را برایم خواستگاری کرد تا تشکیل خانواده دهم. اگر چه خانواده همسرم چندان سخت نگرفتند و با ما همراهی کردند اما برپایی جشن عروسی و تهیه برخی لوازم زندگی، هزینه هایی در بر داشت که از پس انداز من و خانواده ام بیشتر بود، برای همین وقتی یکی از اقوام پیشنهاد کرد مبلغی را به عنوان قرض به من بدهد تا زندگی ام را با آن شروع کنم با اشتیاق پذیرفتم. وی ادامه می دهد: بعد از ازدواج برای رونق زندگی، زمینی را در روستا اجاره کردم و علاوه بر کار در زمین های پدر با کار در زمین جدید و فروش محصولات کشاورزی به زندگی ام سر و سامان دادم، قسمتی از قرضی را که گرفته بودم آماده کردم اما طلبکارم می خواست همه پول را هر زمانی که داشتم یک جا پرداخت کنم. در سال دوم پس از ازدواج خداوند به ما دختری عطا کرد از روز تولدش با خودم قصد کردم تلاش کنم او مثل من و خواهر و برادرانم طعم فقر را نچشد. کم آبی سبب شد همه زمین های پدرم زیر کشت نرود، از طرف دیگر بعد از مدتی کسی که برای مراسم عروسی از او قرض گرفته بودم پولش را طلب کرد و خواهان مبلغی به عنوان سود پول خود شد!
از کشاورزی نا امید شدم
وی اضافه می کند: وقتی از کار کشاورزی نا امید شدم به فکر کار دیگری افتادم، با یکی از آشنایان که در شمال استان بود قرار شراکت گذاشتم، محصولات کشاورزی را از روستا جمع آوری می کردم و برای او می فرستادم تا بفروشد و بعد بهای آن را برایم بفرستد، بعد از مدتی که این کار را ادامه دادم، متوجه شدم شریکم حق رفاقت را به جا نمی آورد. کسانی که محصولات خود را داده بودند برای دریافت بهای محصولات مدام به من مراجعه می کردند، با این شراکت و کار جدید نه تنها مشکلاتم کم نشد بلکه به بدهی هایم اضافه شد. برای حساب معاملات به سراغ شریکم رفتم، او گفت چیزی به من بدهکار نیست اما اگر من در کاری به او کمک کنم حاضر است کمک کند از وضعیت مالی که در آن گرفتار شدم رهایی یابم. شریکم می گفت که با فردی اختلاف حساب دارد و چون بدهی اش را نمی دهد می خواهد خودرویش را به جای بدهی بگیرد. همان شب به فرد مورد نظر که به عنوان راننده سرویس او را از منزل به مغازه می رساند، تماس گرفت و خواست ما را به مقصد برساند، وقتی از شهر خارج شدیم با راننده درگیر شد، راننده خیلی مقاومت می کرد اما در نهایت من هم دخالت کردم و خودرو را متوقف کردیم، به اتفاق یکدیگر دست و پا و دهان راننده را بستیم و او را در کنار جاده رها کردیم تا بعد از روشنایی هوا، عابران او را آزاد کنند. وی می گوید: شریکم بعد از سرقت خودرو سراغ فرد دیگری رفت و از من خواست با همراهی آن فرد، خودرو را به زاهدان ببریم. طبق برنامه فردای آن روز خودرو را کارواش بردیم و برای فروش به چند بنگاه مراجعه کردیم ولی چون سندش را نداشتیم، موفق به فروش نشدیم. من که از اتفاق های پیش آمده خیلی هراسان بودم بعد از یک روز از همراهی منصرف شدم و پشیمان از قبول پیشنهاد شریکم به روستایمان بازگشتم. آن شب نتوانستم بخوابم، کارهایی که کرده بودیم در ذهنم مرور می شد، از این که چنین پیشنهادی را پذیرفته بودم پشیمان بودم. صبح با صدای زنگ تلفن بیدار شدم، مادر شریکم پشت خط بود، گفت جسد راننده سرویس پسرم را در حالی که دست و پا و دهنش بسته بود در خارج از شهر پیدا کردند و پسرم نیز مفقود شده است، با شنیدن این خبر شوکه شدم، تا ظهر مثل مرغ سرکنده در منزل این طرف و آن طرف می رفتم، بعد از آن تصمیم گرفتم به کلانتری بروم و خودم را معرفی کنم تا مقابل کلانتری هم رفتم اما پاهایم برای جلو رفتن یاری ام نکرد. به منزل برگشتم ماجرا را با پدرم در میان گذاشتم، پدرم خواست که خودم را در اختیار قانون قرار دهم. فردایش سراغ پلیس آگاهی رفتم، در آن جا متوجه شدم که شریکم نیز دستگیر شده و به جرم خود اعتراف کرده است.
زندگی ام تغییر کرد
یونس می افزاید: بعد از دستگیری چند روزی را در اتاقی تنها بودم، وقتی به کارم فکر می کردم بدنم می لرزید احساس خفگی می کردم، در آن اتاق تنها یک قرآن بود قرآن را برداشتم، چون کلمات عربی آن را به راحتی نمی توانستم بخوانم، ترجمه اش را می خواندم. ماه رمضان بود که پا به بند گذاشتم و در مسیری که می خواستم به بند خودم برسم با صحنه ای مواجه شدم که زندگی ام را تغییر داد. تعداد زیادی از زندانیان در یک فضایی نشسته بودند، پارچه ای مقابل آن ها پهن و روی آن رحل و قرآن چیده بود، چند قاری با صدایی دلنشین قرآن قرائت می کردند و بقیه گوش می دادند. فضای آن جلسه چنان زیبا و دلنشین بود که تا پایان ماه رمضان هر روز به آن جا می رفتم و بعد از پایان جلسه هم معنی آیات را می خواندم، با تشویق مسئولان فرهنگی زندان در مدت کوتاهی روخوانی قرآن را فرا گرفتم و شروع به حفظ سوره ها کردم، یاد گیری و آرامشی که آیات الهی به من عطا کرد، سبب شد 22 جزء از کلام وحی را در سینه ام حفظ کنم. وی می گوید: همسرم با بیماری دیابت دست و پنجه نرم می کند، دخترم برایم بسیار دلتنگی می کند، پدرم که داغ تصادف و کشته شدن برادرم او را زمین گیر کرده است، شب و روز اشک می ریزد و من خودم را سرزنش می کنم، علاوه بر این ها خانواده مقتول هم حال و روز خوشی ندارند من با پذیرفتن یک پیشنهاد و فکر نکردن به عواقب آن چندین خانواده را گرفتار کردم. یونس در حالی که بغض گلویش را می فشارد می گوید: چند مرحله قرآن را برای مقتول ختم کردم، هر هفته برای او ختم یاسین دارم اما عذاب وجدان رهایم نمی کند. به خانواده مقتول حق می دهم که بر قصاص من پافشاری کنند هر چند امیدوارم با گذشت خود به من فرصت جبران گذشته را دهند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعدادی از نیروهای بسیجی طرح امنیت و هنگ مرزی میرجاوه به دست اعضای یک گروهک تروریستی ربوده شدند. روابط عمومی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه، در اطلاعیه ای از ربوده شدن تعدادی از بسیجیان بومی و مرزبانان در نقطه صفر مرزی در جنوب شرق کشور با خیانت عوامل نفوذی در این حادثه خبر داد. در این اطلاعیه آمده است: شامگاه دوشنبه ۲۳ مهر ماه تعدادی از بسیجیان بومی و نیروهای هنگ مرزی که در پایگاه مراقبتی در نقطه صفر مرزی میرجاوه مستقر بودند، با خیانت و تبانی عامل یا عوامل نفوذی گروهک های ضد انقلاب ربوده شدند. این پایگاه از استحکام های خوبی برخوردار بود. عوامل گروهک های تروریستی که از سوی سرویس های بیگانه هدایت و پشتیبانی می شوند، با فریب و تطمیع عوامل نفوذی، این حادثه را در نقطه صفر مرزی و رو به روی یکی از پاسگاه های مرزی پاکستان انجام دادند. عملیات تعقیب اشرار، تروریست ها و عوامل نفوذی دشمن و اقدامات لازم برای آزاد سازی ربوده شدگان با جدیت در دستور کار نیروهای دفاعی و امنیتی مستقر در مناطق مرزی قرار گرفته است و از دولت پاکستان نیز انتظار می رود با اشرار و تروریست هایی که در جوار مرزهای آنان لانه کرده اند و از سوی برخی کشورهای مرتجع، شرور و تروریست پرور منطقه حمایت و به کارگیری می شوند، برخورد جدی داشته باشد و به سرعت نسبت به آزادی و تحویل مرزبانان اقدام کند.به گزارش ایسنا، جمعی از علمای اهل سنت استان نیز ضمن محکوم کردن این اقدام مبنی بر ربودن تعدادی از مرزبانان در میرجاوه گفتند: فعالیت تروریست ها در مرزهای ایران با حمایت آمریکا و حامیانش است. جامعه اهل سنت گروگانگیری مدافعان امنیت را محکوم می کند. آن ها بیان کردند: گروهک های تروریستی هیچ نمایندگی از طرف اهل سنت ندارد و نخواهند داشت.ایسنا در خبری دیگر نیز اعلام کرد که گروهک تروریستی جیش الظلم در صفحه توییتری خود مسئولیت ربایش 14 نفر از نیروهای مرزی میرجاوه را بر عهده گرفت. در پی ربایش تعدادی از نیروهای مرزی جمهوری اسلامی ایران مستقر در پاسگاه میل مرزی ۱۰۳ از سوی یک گروهک تکفیری و تروریستی و انتقال آن ها به داخل خاک پاکستان، سخنگوی وزارت امور خارجه ضمن محکومیت و ابراز انزجار از این اقدام تروریستی و شرارت آمیز و با توجه به اقدام های انجام شده اظهار کرد: بعد از ظهر روز گذشته دستیار وزیر امور خارجه در غرب آسیا از سفیر پاکستان خواست دولت آن کشور در چارچوب روابط دو جانبه و اصل حسن همجواری و تعهدهای ناشی از قراردادهای دو جانبه و مقررات حقوق بین الملل، بی درنگ امکانات و اقدام های لازم را برای آزادی نیروهای مرزی جمهوری اسلامی ایران و دستگیری تروریست های شرور به کار گیرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سه محموله کالای قاچاق داخلی در شمال استان کشف شد. مدیرکل تعزیرات حکومتی به خبرنگار ما گفت: محموله های ۲۴ تن مرغ منجمد و 24 تن روغن با یک دستگاه خودرو کانتینر به صورت غیرقانونی در حال خروج از کشور بود که در مرز شرقی کشور در سیستان، شناسایی و متهم دستگیر شد، این پرونده در تعزیرات حکومتی زابل رسیدگی می شود.
«حیدر میرزایی» افزود: 197 تن رب گوجه فرنگی که متخلفان قصد خروج آن را به وسیله هشت دستگاه تریلی از منطقه مرزی میلک در پوشش مواد لبنی به افغانستان داشتند، توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) استان شناسایی و توقیف شدند، این پرونده نیز در شعبه ویژه رسیدگی به تخلفات قاچاق کالا و ارز تعزیرات حکومتی زابل در دست رسیدگی است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«لیلا اوتادی» برای بازی در یک فیلم سینمایی جدید قرارداد بست. مشاور رسانه ای فیلم سینمایی «خرها آدم نمی شوند» درباره تولید این فیلم به خبرنگار ما گفت: لیلا اوتادی برای بازی در این فیلم فانتزی، اجتماعی قرارداد بسته است و انتخاب دیگر بازیگران ادامه دارد. «هادی اعتمادی مجد» بیان کرد: نویسندگان این فیلم، اکبر منصور فلاح و مصطفی فرد حسینی هستند. وی به فیلم برداری این فیلم در لوکیشن های سرسبز و بکر شمال کشور اشاره کرد. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: بعضی از آدم ها در دنیای واقعی خطاهایی می کنند. معلمی به نام ادیب برای آموزش دانش آموزان به جنگل می رود تا با طی کردن مراحل آموزش، به اشتباه خود پی ببرند و هویت اصلی خود را بازیابند. حدود سه ماه می گذرد و اثری از ادیب نمی شود. وی خاطرنشان کرد: منصور فلاح پیش از این کارگردانی فیلم ها و سریال هایی همچون «آژانس دوستی»، «پسرهای ترشیده»، «پیشونی سفید»،«برای آخرین بار»،«فقط به خاطر تو»، «به خاطر من»، «نشانی لالهها» و «آقای گرفتار» را بر عهده داشت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه شهرستانها - یادواره شهدای وحدت و ششمین سالگرد شهادت سردارسرتیپ پاسدار «حبیب لکزایی» فردا در نیمروز برگزار می شود. رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران نیمروز به خبرنگار ما گفت: نهمین یادواره شهدای وحدت و آیین بزرگداشت ششمین سالگرد شهادت سردار سرتیپ پاسدار «حبیب لکزایی» ۲۶ مهر با حضور جمعی از علما، مسئولان شهرستان و فرماندهان سپاه در گلزار شهدای حضرت رسول اکرم(ص) برگزار میشود. «مهدی حدادی» با بیان این که امسال دو مراسم ملی با محوریت شهدا در نیمروز برنامه ریزی شده است، افزود: اسفند، امسال میزبان جمعی از خانواده شهدا و مسئولان استانی در یادواره شهدای تاسوکی خواهیم بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.