نوروز در فرهنگ مردم استان
نویسنده : شهرکی
نفس های سال در روزهای پایانی آن که به شماره می افتد نوید فرا رسیدن نوروز را می دهد، همان آیین کهن و باستانی ایرانی که با خودش سرسبزی و طراوت به ارمغان می آورد و بوی عید را در کوچه ها و خیابان ها می پراکند. نوروز، آغاز رویش ها و آیین باستانی ایرانی ها و فارسی زبانان است. مردم هر شهر و دیاری از دیرباز آداب و رسوم ویژه ای را برای آغاز سال نو و جشن های نوروز داشتند که برخی از آن ها به فراموشی سپرده شده و بعضی هم نسل به نسل و سینه به سینه به ما رسیده است. مردم استان در حالی به استقبال نوروز می روند که بسیاری از آیین ها و سنت ها رنگ باخته یا از بین رفته است، اما با این حال این جشن باستانی ایران هنوز هم شکوه خود را در میان ایرانیان و مردم سیستان و بلوچستان دارد.
زیارت اهل قبور و پخت شیرینی های سنتی
«حسین شهرکی» که 60 سال دارد به خبرنگار ما می گوید: نوروز در گذشته حال و هوای بیشتری داشت، اگر چه زرق و برق های کنونی دیده نمی شد اما کودکان و بزرگان، زنان و مردان شادمان از آغاز سال نو بودند و بساط هفت سین ساده خود را آماده می کردند.
وی که کودکی های خود را در یکی از روستاهای زهک گذرانده است ادامه می دهد: با نزدیک شدن سال نو، مادران به خانه تکانی مشغول می شدند و قالی های دست باف خود را به نزدیک ترین نهر آب و چاه می بردند و می شستند. مادرم برای تهیه شیرینی های نوروزی گندم آرد می کرد و با خرما و شیر، کلوچه های خرمایی می پخت. گاهی پخت کلوچه یک تا دو روز به صورت مداوم به طول می انجامید. تجگی یکی دیگر از شیرینی های سنتی منطقه سیستان بود که با آرد جوانه گندم تهیه می شد. وی اظهار می کند: در آخرین پنج شنبه سال هم همگی مهیای رفتن به مزار آشنایان و نزدیکان خود می شدند و با ذکر فاتحه، چلبک و قتلمه ای را که در خانه درست کرده بودند خیرات می کردند. سفره هفت سین ما در عین سادگی بسیار زیبا بود. در کنار هفت سین آینه کوچک، تجگی، کلوچه و تخم مرغ زینت بخش سفره بود و پدرم هنگام تحویل سال نو قرآن می خواند.
شب نشینی و رفع کدورت ها
«محمد ریگی» هم که در آستانه 50 سالگی است می گوید: بسیاری از سنت های قدیمی هنوز هم انجام می شود، خانه تکانی، گردگیری ساده و نظافت مقدمه ای برای آغاز سال نو بود. مادرم سفره ساده بدون زرق و برقی را پهن می کرد و هفت سین را روی آن می چید. اگر چه مانند امروز سفره آرایی نمی شد اما حال و هوای خاصی داشت که هنوز هم در خاطرم است. همه قبل از تحویل سال دور هم بودند، برای رزق و روزی، سلامتی و ... دعا می کردند و بزرگترهای مجلس پس از تحویل سال به دیگران عیدی می دادند. وی بیان می کند: برخی از خانواده ها فقط نوروز لباس نو برای فرزندان تهیه می کردند و کودکان شوق زیادی از خرید لباس جدید داشتند. شب نشینی و رفت و آمدها و صله رحم در گذشته نسبت به امروز زیاد بود و در این شب نشینی ها مشکلات همدیگر را رفع می کردند. اگر برخی از آشنایان از هم دلخوری داشتند با همین شب نشینی ها و به مناسبت آغاز سال نو همدیگر را می بخشیدند و کدورت ها از میان می رفت. وی تصریح می کند: گاهی مدارس به دانش آموزان هدایایی می داد که شامل پوشاک، روغن، برنج و دیگر مایحتاج بود که خانواده های نیازمند از این لحاظ تامین می شدند. سیزده به در هم به منطقه ای به نام کشمون می رفتیم که در شرق زاهدان واقع بود و به دلیل سبزی و آبادی مردم زیادی آن مکان را برای سیزده به در انتخاب می کردند.
کمرنگ شدن صله رحم با رونق فضای مجازی
«فاطمه عدیلی» از بانوانی است که از 60 سال گذشته در زاهدان زندگی می کند. او می گوید: مادرم برایمان شیرینی زنجبیلی درست می کرد و ما هم تخم مرغ رنگ می کردیم. به خانه پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، عمه، دایی، خاله و عمو می رفتیم عیدی پول یا تخم مرغ رنگی می گرفتیم. یادم است که شوق زیادی از خرید لباس نو داشتم و پس از آن که مادرم برایم لباس نو می خرید پیش از فرارسیدن عید آن را بارها می پوشیدم و جلوی آینه لذت می بردم. مادر و پدرم هم بارها می گفتند لباس نو برای صبح عید است، آن را کثیف نکنید. وی خاطرنشان می کند: حال و هوای عید در قدیم لذت بیشتری داشت، امروزه بسیاری از نوجوانان و جوانان دایم با تلفن همراه درگیر هستند و به بزرگترها و کوچکترها توجهی ندارند. رفت و آمدها نسبت به گذشته خیلی کم شده است. قدیم صله رحم بیشتر بود و عیدها با دیدار فامیل و دوستان می گذشت، اما برادر و خواهر ممکن است همدیگر را نبینند، در حالی که در گذشته دورترین فامیل ها از حال هم خبر داشتند و در نوروز همدیگر را می دیدند. وی می افزاید: تلفن همراه و فضای مجازی زندگی ها را خراب کرده و محبت ها را از بین برده است. چون علم پیشرفت کرده است اگر از آن درست استفاده می کردند خوب بود، اما متاسفانه به درستی استفاده نمی شود و بسیاری از فرزندان حتی در مهمانی ها هم دایم گوشی خود را چک می کنند.
جلوه میار و حشر در نوروز
«عبدا... سپاهی» اهل سراوان نیز به خبرنگار ما می گوید: مردم در بلوچستان به بهارگاه اعتقاد داشتند که همزمان با عید نوروز بود. در آغاز سال جدید شادی داشتند و نام فرزندانشان را هم نوروز، افروز و گل افروز می نهادند. در نوروز و بهارگاه هر یک از طوایف بلوچ عمامه متفاوتی داشت و از دیگر طوایف متمایز بود. حتی در قسمت سرحد در بهارگاه بزها و میش ها را هر طایفه ای رنگ می کرد و مشخص می شد این دام ها مربوط به کدام طایفه است.
وی بیان می کند: یادم می آید با فرا رسیدن بهار ساز، دهل، سرنا و رباب می زدند و مردم جشن و پایکوبی داشتند. در بلوچستان دو آیین میار و حشر در نوروز بیشتر مورد توجه قرار می گرفت. فردی اگر ناغافل سبب مرگ فرد دیگری از طایفه دیگر می شد برای حفظ جان خود به دیگری مراجعه و پناهنده می شد که در بلوچی به آن میار می گفتند. میار عزت، شرف، غیرت و ناموس است، به طوری که بلوچ می گوید: «میار ما نرود ولی سرما برود، ما را باکی نیست.» اگر همه طایفه بمیرد و یک نفر باشد آن یک نفر اجازه نمی دهد که میار از بین برود. وی تصریح می کند: حشر، هم رسم دیگری است که در گذشته انجام می شد. فردی اگر می خواست زمین خود را شخم بزند و بکارد مردان روستا بدون پول و انتظار به او کمک می کردند و این گونه روحیه تعاونی و همکاری داشتند. به عبارتی زمین های آبادی با کمک مردان روستا شخم زده و کشت می شد. وی ادامه می دهد: شیرینی از حدود سال 1350 به سراوان آمد و پیش از آن مردم در جشن های خود و نوروز خرما، حلوای خرما، چنگال، خارک، حلوای گندمی خرما و حلوای آردی و ... تهیه و با آن از مهمانان خود پذیرایی می کردند.
عروسی و جشن های باشکوه
«ا... داد براهویی» که در زاهدان زندگی می کند به خبرنگار ما می گوید: نوروز سفره هفت سین می چیدیم و جشن می گرفتیم. در روز اول بهار و هنگام تحویل سال پول یا هدیه ای از طرف بزرگ ترها به کوچک ترها به عنوان عیدی نوروز تقدیم می شد. هر کس در اندازه توان خود سال نو را جشن می گرفت. در گذشته اگر چه وسایل کمی برای استقبال از نوروز وجود داشت، اما مردم با همان داشته های خود عید را جشن می گرفتند و رسوم قدیم را به جای می آوردند. در ایام نوروز عروسی ها با شکوه بیشتری برگزار می شد و هر خانواده سعی می کرد این گونه جشن ها را در روزهای نخست سال نو برگزار کند زیرا بهار را تحول و دگرگونی روح انسان و طبیعت میدانند.