معضل استانی
تعداد بازدید : 10
رواج ازدواج های تحمیلی و اجباری
گروه مشاروه - «سیدحسین فاطمی»، جامعه شناس و استاد دانشگاه درباره ازدواج های تحمیلی می گوید: ازدواج هایی که بر فرد تحمیل می شود گاهی به شیوه مستقیم و گاه به شیوه غیرمستقیم اتفاق می افتد که در فرآیند ازدواج تحمیلی به شیوه مستقیم یکی از اعضای خانواده به طور معمول (پدر یا برادر)، دختر را مجاب به پذیرش ازدواج با مردی می کند که دختر به زندگی مشترک با او راضی نیست و غالباً انگیزه های اقتصادی و سیاسی در این نوع ازدواج ها موثر است.
اما در ازدواج تحمیلی به شیوه غیرمستقیم باید گفت که این گونه ازدواج ها به دلیل فشارهای اجتماعی که بر دختران جوان تحمیل می شود، رخ می دهد و البته باید یادآور شد که ازدواج های اجباری به شیوه غیرمستقیم هم اکنون در جامعه شیوع زیادی پیدا کرده است. وی افزود: آداب و رسوم طائفه ای و خانوادگی در پاره ای از مناطق کشور مانند این استان عامل اصلی بروز ازدواج تحمیلی در دختران است.
ازدواج های تحمیلی سبب افزایش ناامنی و نارضایتی زن و شوهر از زندگی شان می شود که این نارضایتی در برخی موارد به روی آوردن به ازدواج مجدد یا خیانت منجر می شود. هر نوع رابطه نامربوط و هرنوع رابطه ای که توأم با احساس از جانب یکی از زوجین با شخص دیگری غیر از همسر خود باشد در عرف و قانون و شرع خیانت محسوب می شود. وی با توجه به اهمیت امر ازدواج در بین جوانان و کاهش بی بندوباری های اخلاقی خاطرنشان می کند: ازدواج که یک امر مقدس، میمون و مبارک در اسلام است متاسفانه در مواردی به دلیل مخالفت ها و سخت گیری های والدین به صورت یک امر کاملاً مشکل درآمده است و جوانان به جای برخورد منطقی با این موضوع، از آن فرار می کنند. ازدواجی که باید برپایه عشق، اخلاق، محبت و درک متقابل دو طرف شکل بگیرد تا جوانه های خوشبختی را برای زوجین به همراه داشته باشد و ثمره آن اولاد صحیح و سالم برای خانواده باشد، متأسفانه با وجود اکراه و اجبار در امر ازدواج به صورت یک معضل و کابوس درآمده است که زندگی خانوادگی و اجتماعی زنان را با آسیب های جدی مواجه ساخته است. فاطمی تصریح کرد: به یقین رعایت سن مناسب ازدواج باید یکی از اقدامات قانونی برای کاهش این نوع ازدواج های اجباری باشد. ضروری است از طریق آموزش و دانش افزایی والدین نسبت به روحیات جوانان، استقلال طلبی، احترام به انتخاب حق همسرگزینی دختران از وقوع چنین شرایطی پیشگیری کرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 10
حرف های شما و پاسخ مسئولان
پل ارتباطی شهروندان باستون های حرف های شما و پاسخ مسئولان، مشاوره های پزشکی و خانواده در روزنامه سیستان و بلوچستان،سامانه پیام کوتاه: 3000990017 وشماره تلفن:33217862
یکی از شهروندان: در زندان زاهدان در دهه فجر، با برپایی میز خدمت، مشکلات زندانیان و خانواده آن ها را به صورت ویژه و سریع رسیدگی می کردند. از این اقدام نو و پسندیده تشکر می شود.
نوری: رسانه ها برای ارتقای فرهنگ رانندگی در زاهدان تلاش کنند. در این شهر بسیاری از راننده ها هر طور که دوست دارند رانندگی می کنند، هرکجا دوست دارند خودروی خود را پارک می کنند. آموزش نحوه صحیح رانندگی در زاهدان نیازمند یاری بیشتر مسئولان و رسانه هاست.
یکی از شهروندان: چرا اکثر بانک ها برای ارسال پیامک مانده حساب مشتری و موجودی کارمزد و هزینه سالیانه از حساب کسر می کنند در صورتی که در ابتدای طرح به صورت رایگان تبلیغات شده بود.
محمدی: چرا اداره ورزش و جوانان بر باشگاه هایی که هزینه های گزافی از ورزشکاران می گیرند، نظارت ندارد؟ بعضی باشگاه های بدنسازی شهریه 100هزار تومانی می گیرند. مسئول باشگاه می گوید باشگاه درجه 1 است! آیا اداره ورزش، باشگاه ها را درجه بندی کرده است؟
پاسخ مسئولان
فضای سبز پارک محله خیابان البرز 6 در زاهدان
پیرو پیامی که از یکی از شهروندان درخصوص نامناسب بودن فضای سبز پارک محله خیابان البرز 6 در زاهدان به چاپ رسید، مدیرخدمات شهری شهرداری زاهدان گفت: رسیدگی به پارک محله خیابان البرز 6، در بودجه عمرانی امسال قرار گرفته و اکنون نیز بذرپاشی زمین های این پارک انجام شده است. «سیدمجید طباطبایی» ادامه داد: روشنایی این پارک نیز اوایل سال آینده انجام می شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان خبر داد:
تعداد بازدید : 10
«تراخم» شایع ترین علت کوری چشم در جوامع توسعه نیافته
روه مشاوره - تراخم شایع ترین علت کوری چشم به دلیل عفونت به خصوص در جوامع توسعه نیافته است.
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان به خبرنگار ما گفت: تراخم نوعی عفونت مزمن چشمی است که موجب التهاب و ترشح چرکی در چشم می شود و شایع ترین علت کوری در جوامع توسعه نیافته است.
دکتر «سیدمهدی طباطبایی» ادامه داد: طولانی شدن بیماری تراخم و تاخیر در درمان این بیماری، از عواملی است که به از دست رفتن قسمتی از بینایی تا نابینایی کامل فرد منجر می شود.
طرح تحول نظام سلامت عمل جراحی آب مروارید را رایگان یا در برخی مراکز به هزینه ای کمتر از صد هزار تومان تبدیل کرده است.
وی تصریح کرد: از بیماری تراخم در استان آمار دقیقی در دست نیست ولی بر اساس پیمایش های انجام گرفته و بررسی های به عمل آمده، رقم بالایی از تراخم در استان مشاهده نشده است.
وی از بیماری آب مروارید نیز به عنوان یک بیماری شایع چشمی در بین مردم نام برد و گفت: متاسفانه بیماری آب مروارید دیرتر از زمانی که می تواند تاثیری چشمگیر در بهبود داشته باشد مورد عمل جراحی قرار می گیرد.در دهه گذشته بیماری آب مروارید توسعه پیدا کرده است و متاسفانه با وجود تفکرات اشتباه مبنی بر این که دیدکم قابل برگرداندن و اصلاح نیست.
تحقیقات نشان داده است کسانی که زیاد در معرض نور خورشید قرار می گیرند، زودتر به آب مروارید دچار می شوند.
وی عنوان کرد: بیشترین میزان مراجعان مبتلا به بیماری آب مروارید از روستاهای کشور گزارش شده است و در چند سال اخیر موسسه خیریه نور آوران سلامت خدمات بسیار زیادی را در زمینه پیشگیری از اختلالات چشم در کشور انجام داده است.
وی توضیح داد: آب مروارید از جمله بیماریهای شایع چشمی است که سبب از بین رفتن شفافیت عدسی چشم و در نتیجه کدر شدن آن می شود، با افزایش سن، احتمال ابتلا به این بیماری هم افزایش مییابد و اگر به موقع درمان نشود، میتواند موجب کاهش بینایی در فرد شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 12
«خیرالنساء معمری» به تاریخ پیوست
مهدیه دهشیبی - برای جاودانه شدن فقط نیاز به ساختن مدرسه و بیمارستان نیست، نیاز به پرداخت کمک های میلیونی به خیریه های مختلف نیست. برای جاودانه شدن می توان از جسمت نیز بگذری. اگر بتوانی چنین تصمیمی بگیری، به انسان بزرگی تبدیل می شوی که جسمت در کنار روحت ابدیت پیدا می کند چرا که تو در حقیقت جسمت را به علمی می بخشی که تا ابد زنده و پویا باشی و این کار قطعا قلبی بزرگ و ایمانی راسخ می خواهد.«خیرالنسا معمری» مادر 68 ساله ای که قبل از فوتش وصیت می کند بدنش را برای بهبود کیفیت و ارتقای آموزش علمی دانشجویان پزشکی، به دانشگاه علوم پزشکی زاهدان اهدا کنند، یکی از همان انسان های بزرگ است.
آری بخشیدن در این سطح قلب بزرگی می خواهد. شخصی که وجودش را به پیشگاه علم تقدیم کند تا چراغش فروزان تر از قبل شود، قطعاً نام نیکش جاودانه خواهد ماند و هرگاه پیشرفتی در علم پدید آید روحش از تمام خوبی ها سرریز خواهد شد. خیرالنساء معمری، شیر زن سیستانی در شرایطی این تصمیم بزرگ را گرفت که حتی آمار اهدا کنندگان عضو هم در میان مردم این استان بسیار کم به چشم می خورد.او مادر خانه داری بود که سال ها به واسطه بیماری های مختلف، رنج های فراوانی کشیده بود و در نهایت به واسطه این رنج ها، تصمیم گرفت، جسمش را به پیشگاه علم تقدیم کند تا سایرین درهای او را دیگر متحمل نشوند و این یعنی ایثار برای تمام انسان های روی کره زمین.
خیرالنساء به تاریخ پیوست
سرانجام قلب سرشار از مهر ، عطوفت و بخشندگی خیرالنساء در تاریخ 26 بهمن ماه امسال از تپش ایستاد و پیکرش در 27 بهمن ماه تحویل دانشگاه علوم پزشکی زاهدان شد تا جاودان بماند، جاودانگی در راه علم و پویندگی در حقیقت جاودانگی ابدی است چرا که چراغ علم هیچگاه بی فروغ نمی شود. «خیرالنساء» مادری بزرگ و ستودنی در تاریخ این استان و کشور ثبت می شود تا همگان بدانند می شود حتی بدون ریالی پول بخشید و بخشنده بود فقط باید دل و جراتش را داشته باشی.
مادرم، آسمانی بود
امروز استادان، دانشجویان، کارکنان و رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان آمده بودند تا این مادر بخشنده را در راه علم بدرقه کنند.
دختر خیرالنساء درباره مادرش می گوید: مادر من، مادر بود. قلبی رئوف، دلی بزرگ و روحی بخشنده داشت.
دکتر «مهناز شهرکی پور» ادامه می دهد: مادرم، زمانی که پدرم در جبهه های نبرد به سر می برد، برای همه ما تکیه گاهی به عظمت یک کوه بود و هیچ گاه نگذاشت خلاء حضور پدرم را در سال های غیبتش احساس کنیم.
داستان این بخشش بزرگ
او ادامه می دهد: مادرم در 37 سالگی سکته مغزی کرد و بعد از مدتی حالش بهبود یافت و به زندگی روزمره خود بازگشت تا زمانی سکته قلبی کرد. تنها راه نجاتش عمل دریچه میترال قلب بود بنابراین در همان سال اولین بار عمل قلب باز را انجام داد و در سال 75 مجدد برای تعویض دریچه قلبش زیر تیغ عمل جراحی قلب باز رفت و حدود 20 سال با دریچه قلب جدیدش زندگی کرد ولی در روند درمان دچار بیماری کلسترول، دیابت، مشکلات کلیوی، پوکی استخوان و آسم شدید شد اما صبر زیادی داشت و هیچ گاه از این دردها ناله و شکایتی به زبان نیاورد. وقتی دانشجویان با شور و شوق به همراه پزشک برای توضیحات علمی بر بالینش حاضر می شدند، بسیار خرسند می شد. حرفشان این بود که قبل از من، عده زیادی بدن های خود را در اختیار علم قرار داده اند تا امروز علم پیشرفت کرده است و من توانسته ام با دریچه های فلزی سال های زیادی زندگی کنم. بنابراین من هم باید ادای دین خود را به جا آورم و جسمم را در این راه به علم هدیه کنم تا بتوانم سبب نجات انسان های بسیاری در آینده شوم. می گفت: «می خواهم دانشجویان ببیند که چگونه 30 سال با یک دریچه فلزی زندگی کردم و دلیل بیماری هایی که در این سال ها گرفتارش بودم، چه بوده تا دیگران را از این دردها نجات دهند. مادرم در روزهای آخر زندگی اش بارها می گفت که وظیفه خودم می دانم که بدنم را در اختیار دانشجویان و پویندگان علم بگذارم تا آموزش های لازم را فرا بگیرند.
بارها به او می گفتیم: با این وصیتی که به ما کردی فکر دل های ما را هم می کنی؟ و او در جواب می گفت: فدای دل های شما بشوم اما شما هم فکر پیشرفت علم را می کنید؟ من می خواهم علم پیشرفت کند.
دخترش ادامه می دهد: برای ما این داغ و وصیت مادرمان خیلی سنگین است اما راضی هستیم به رضایت او.
از همکاران پزشکم، رئیس دانشگاه تشکر می کنم که کمک کردند تا مادرم به وصیتش برسد. من عمیقاً راضی هستم و احساس می کنم هرگاه وارد این دانشگاه می شوم مادرم در دانشگاه حضور دارد.
دکتر شهرکی پور ادامه می دهد: مادر من تمام اعضای بدنش حتی استخوان هایش را هم اهدا و وصیت کرد اگر دانشگاه چند تکه استخوان به شما تحویل داد روز سالگرد پدرتان آنها را به خاک بسپارید. ما الان به صورت نمادین در مزارش چند تکه از وسایل شخصی او را دفن می کنیم و منتظر می مانیم تا اگر در چند سال آینده تکه ای از بدن مادرمان دستمان رسید دفنش کنیم.
او می گوید: من 30 سال است که همپای مادرم در بیمارستان ها به سر می بردم. این گونه بگویم که در واقع سالی چهار بار همراه او در بیمارستان ها بستری می شدم و مشکلات و رنج هایی که سایر بیماران در بیمارستان ها متحمل می شدند را از نزدیک با مادرم می دیدم. مادرم طی این سال ها نظاره گر دردها و روحیه ضعیف بیماران بود برای همین تصمیم گرفت که بدنش را به عرصه علم پیشکش کند.دکتر شهرکی پور به مردم توصیه می کند: اهدای یک عضو از فردی که نمی تواند به حیات ادامه دهد در قبال آن می تواند حیات را در فرد دیگر جاری کند عمل انسان دوستانه ای است که با هیچ کار دیگری قابل مقایسه نیست. اگر می توانید و برایتان امکان پذیر است به اهدای عضو فکر کنید، اگر به این عمل خداپسندانه فکر کنید کسی در قبال آن کوتاهی نمی کند.
خواهر خیرالنساء نیز خصوصیات خواهرش را این گونه توصیف می کند: او بسیار عاطفی، باگذشت، صبور و با محبت بود. با وجود این که که طی 35 سال سه بار عمل قلب باز را انجام داد اما تا زمانی که درگذشت ناله ای از او نشنیدیم.
«مریم معمری» ادامه می دهد: حدود 4 ماه پیش به من گفت که مریم جان، بعد از مرگ من تمام اعضایم را اهدا کنید می خواهم برای پیشرفت علم کاری را انجام دهم که به آیندگان خیر برسد. می خواهم دانشجویان پزشکی از تمام اعضای بدن در راه علم استفاده کنند و این مشکلاتی که برای من پیش آمد برای دیگران رخ ندهد. با این کار من صدها دانشجو آموزش می بینند و هزاران نفر هم یاد می گیرند که مانند من این کار را انجام دهند. خیلی دوست دارم برای توسعه علم کاری بکنم و تنها عملی که می توانم انجام دهم، تقدیم بدنم به دانشجویان رشته پزشکی است.
وی ادامه می دهد: فکر می کنم این کار خواهرم، برای تک تک ما درس بزرگی شد. بدن ما روزی تجزیه خواهد شد و روح و اعمال ما باقی می ماند، پس چه بهتر که بتوانیم کاری کنیم تا جاودانه بماند و مانند خیرالنساء همه کاری بکینم که جاودانه بماند و دعای خیر تمام انسان ها پشت سرمان باشد. خیرالنساء اولین زنی بود که در سیستان و بلوچستان این تصمیم شجاعانه را گرفت و جسمش را بی پروا در راه پیشرفت علم تقدیم کرد، قطعاً این عمل بزرگ او هیچ گاه از خاطر این استان پاک نخواهد شد.امیدواریم این عمل او درس بزرگی برای همه انسان ها باشد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 12
عوارض کار با تنو رهای سنتی در مراحل پخت نان
دهشیبی - کار با تنورهای سنتی برای نانواها عوارض جبران ناپذیری دارد، عوارضی که ممکن است شخص را تا پایان عمر خانه نشین کند یا بخشی از سلامتی اش را به واسطه به کار نبردن نکات بهداشتی از بین ببرد.
کارشناس وزارت بهداشت و طراح پروژه بهینه سازی نان های سنتی کشور درباره عوارض شغلی وارده به سلامتی نانوایان با تنورهای سنتی می گوید: کار با تنورهای سنتی درصورت رعایت نکردن نکات ایمنی و بهداشتی، می تواند برای نانواها خطرناک باشد و متاسفانه باید گفت این روزها کمتر به مقوله عوارض ناشی از کار با تنورهای سنتی پرداخته شده است.
«محمدرضا خواجه» ادامه می دهد: تنورهای سنتی می تواند سبب بروز واریس اولیه در پشت حفره زانو به دلیل ایستادن مداوم و عدم برگشت خون به صورت طبیعی، بروز آرتروز زودرس در اندام ها به دلیل فشار مداوم بر زانو و عدم تغذیه مناسب غضروف مفصلی و ایجاد استخوان های اضافی در نقاط خاصی از مفاصل، خشکی کپسول مفصلی در اثر ایستادن های طولانی و عدم تحرک کافی هنگام کار و خستگی زودرس کپسول مفصلی و ضعف عضلانی اندام تحتانی در نانواها شود.
وی ادامه می دهد: پیدایش کیست های فرا مفصلی اندام تحتانی که به کیست بیکر ( نانوایان) نیز معروف است، بروز علائم تخریب دیسک در مهره های کمری به علت خم و راست شدن در جهات مختلف، ایجاد پارگی مینیسک زانو در موقع چرخاندن بدن روی یک پا به هنگام چسباندن نان به تنور و عوارض گردنی ناشی از کارکرد بیش از حد عضلات در هنگام کار از جمله عوارضی است که تنورهای سنتی برای نانواها دارد.
نانواهای تنورهای سنتی علاوه بر عوارض ذکر شده عوارض پوستی شدیدی نیز مانند تشدید آثار سوء اشعه مادون قرمز (به خاطر حضور مداوم مقابل آتش مستقیم تنور) روی پوست و بروز سرطان های پوستی، ایجاد پیری زودرس در پوست، بروز بیماری های پوستی که در اثر کار مداوم در محیط های گرمازا انجام گرفته و به سرطان های پوستی منجر می شود، بروز بیماری های روزاسه Rosacca و ظهور دانه های قرمز رنگ در سطح پوست، بزرگ شدن بینی ، التهاب چشم ها و برافروختگی صورت به دلیل قرار گرفتن مداوم در مقابل آتش تنور و بروز سوختگی های مختلف و مکرر در اندام های فوقانی و سوختگی ناخن ها که به تغیر شکل آن ها و انگشتان منجر می شود را متحمل می شوند.
وی ادامه می دهد: عوارض چشمی برای این گروه از مشکلاتی است که دامنگیر نانوایان با تنورهای سنتی می باشد عوارضی مانند: بروز بیماری کاتاراکت ، تیرگی چشم و خشکی قرنیه به دلیل تماس مستقیم و مداوم چشمی با آتش تنور و انعکاس امواج مخرب آن روی چشم ها.
همچنین ممکن است پارگی مویرگ ها و خونریزی مویرگ ها در اثر ایستادن زیاد در عضلات پشت ساق پای این افراد رخ دهد.
کارشناس وزارت بهداشت و طراح پروژه بهینه سازی نان های سنتی کشور می گوید: موارد ذکر شده ممکن است پس از سال ها کار در نانوایی رخ دهد البته شدت این عوارض به حجم کار و میزان استراحت های کوتاه مدت افراد هم بستگی دارد.
چندی پیش در عده ای از نانوایان کنارک بروز جوش های گرمایی که در اثر انسداد و کارکرد بیش از اندازه غدد تولید عرق اتفاق می افتد دیده شده است.
وی گفت: با توجه به اینکه، این قشر در معرض آسیب های بدنی زیادی قرار دارند لازم است اقدامات لازم مانند حذف تنورهای سنتی یا الزام رعایت موازین بهداشتی در دستور کار تمام نانوایی های سنتی قرار گیرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.