117 ماه در جبهه و اسارت
یکی از جانبازان 55 درصد استان که به گفته خودش 117 ماه و 16 روز در جبهه های جنگ حق علیه باطل و اسارت حضور داشته است به خبرنگار ما می گوید: زمانی که جنگ علیه کشور ما آغاز شد به عنوان نیروی ارتش جمهوری اسلامی ایران خدمت می کردم و از همان طریق به جبهه ماهشهر و آبادان مأموریت پیدا کردم. 21 سال بیشتر نداشتم و تا پایان جنگ حضور داشتم که در عملیات شکسته شدن حصر آبادان اسیر شدم و به مدت 10 سال در اسارت بودم. «آقاجان نارویی» می افزاید: خاطرات تلخ و شیرین زیادی از دوران هشت سال دفاع مقدس دارم که یکی از آن ها مربوط به زمان اسارت و در اردوگاه موصل عراق اتفاق افتاد، جایی که بیش از دو هزار نفر در 14 آسایشگاه اسیر بودند. در این آسایشگاه ها رفتار بعثیان با اسرا خوب نبود، با وجود حضور تعدادی مجروح ایرانی اسیر در این اردوگاه در زمان سرشماری هرگز اجازه نمی دادند که افراد مجروح از سرشماری معاف باشند و اگر کسی از فرمان آن ها سرپیچی می کرد به شدت او را تحت بدترین شکنجه ها قرار می دادند، اما همه یک صدا و متحد علیه آن ها ایستادند و هرگونه شکنجه را تحمل می کردند زیرا غیرت ایرانی اجازه نمی داد که یکی از هموطنان را شکنجه کنند و دیگران ساکت بمانند. یکی از بهترین خاطراتم به همین دوران اسارت مربوط می شود که سبب شد بر مطالعات خود بیفزایم و زبان انگلیسی را در کمترین زمان فراگیرم به طوری که پس از آن به عنوان مترجم هیئت اعزامی از سازمان ملل در امور اسرا قرار گرفتم و هرگاه برای سرکشی به اردوگاه محل نگهداری اسرای ایرانی می آمدند از من به عنوان مترجم دعوت می شد، اما پس از رفتن نمایندگان صلیب سرخ و سازمان ملل به شدت ما را بازخواست می کردند. وی با اشاره به مشکلات جانبازان و آزادگان می گوید: یکی از مصوباتی که هرگز توسط مسئولان کشوری به اجرا درنیامد حقوق جانبازان و آزادگان است که براساس آن باید طبق آخرین فیش حقوقی سال89 هر ماه دو حقوق به جانبازان و آزادگان پرداخت می شد اما از زمان دولت نهم عملی نشده و این قانون نقض شده است. هر یک از جانبازان و آزادگان فرزندان بیکار و تحصیل کرده در خانه دارند که انتظار می رود دولت بر اساس ماده 13 حمایت از آزادگان و جانبازان برای اشتغال آن ها اقدام کند، اما انگار جانبازان و ایثارگران فراموش شده اند. توقعی از دولت و مردم نداریم و تنها خواسته ما اشتغال فرزندان بیکارمان است. به گفته وی، در طول هشت سال دفاع مقدس و اسارت ایثارگران، همسران آن ها به عنوان سنگ صبور به همه مشکلات خانه و فرزندان رسیدگی کردند و پس از پایان جنگ و دوران اسارت بازوی همسران جانباز خود شدند، اما از آن ها هیچ تقدیری نمی شود. متاسفانه امروز نگاه اغلب مردم و خانواده ها به جانبازان و ایثارگران هشت سال دفاع مقدس متفاوت است.
حقوق بازنشستگی و حق پرستاری؛ تنها منبع درآمد
یکی دیگر از جانبازان 70 درصد نیز می گوید: 20 بهمن ماه سال65 در 45 سالگی به صورت داوطلبانه از طریق جهادکشاورزی به جبهه حق علیه باطل اعزام شدم و در عملیات های زیادی شرکت کردم تا سرانجام در 14 اسفندماه همان سال در عملیات کربلای پنج و در کنار دریاچه ماهی با اصابت خمپاره 60 و تیر دشمن از ناحیه دست چپ، فک و صورت، گوش و پا دچار مجروحیت شدم و به درجه جانبازی نایل آمدم، بیکار هستم و تنها منبع درآمدم حقوق بازنشستگی کارمندی و حق پرستاری است. «علی عودی» ادامه می دهد: تنگدستی در جامعه و بی توجهی مسئولان به این موضوع، افزایش بیکاری و... مرا آزار می دهد زیرا بسیاری از مسئولان به وعده های داده شده عمل نکردند و برای رفع مشکلات مردم قدم مثبتی برنداشتند، این برای من و دیگر جانبازان و ایثارگران ناراحت کننده است. انتظار داریم که دولت به مشکلات جامعه به ویژه قشر جانباز و ایثارگر که همیشه در فرمایشات مقام معظم رهبری به عنوان یک تذکر به مسئولان گوشزد شده است رسیدگی بیشتری داشته باشند. به گفته وی، همسران جانبازان و ایثارگران مشکلات و رنج های زیادی کشیده اند به طوری که با وجود بیماری و فشارهای روحی و جسمی هرگز از کنار همسر جانباز خود دور نشدند و لحظه ای آن ها را تنها نگذاشتند که اگر صبوری و ایثار آن ها نبود جانبازان تحمل بسیاری از مشکلات را نداشتند. چنان چه مسئولان ارشد کشور و استان به وظایف خود در قبال جانبازان، ایثارگران و خانواده آن ها به خوبی عمل و به درد دل مردم رسیدگی کنند شاهد اتفاق های خوشایندی در جامعه خواهیم بود.
از مردان آسمانی درس ایثار آموختم
جانباز 70 درصد قطع نخاع و شیمیایی جنگ تحمیلی هم می گوید: هنگام ثبت نام به جبهه به دلیل کوتاهی قد و لاغری اندام از اعزام من به جبهه های حق علیه باطل جلوگیری می شد اما سرانجام موفق به حضور شدم. دو مرحله به جبهه اعزام شدم که یک بار اواخر شهریور سال65 و در قالب گردان409 به عنوان تیربارچی و یک بار هم در سال 64 در رسته دوشکا و در ادوات لشکر 41 ثارا... حاضر شدم و در منطقه عملیاتی والفجر8 حضور داشتم به ویژه در پاتک های دشمن بعثی. در خط مقدم منطقه فاوالبهار و دریاچه نمک و در غروب روز20 دی ماه عملیات کربلای 5 بر اثر ترکش خمپاره و اصابت آن میان کتف دچار قطع نخاع و بر اثر بمباران شیمیایی منطقه عملیاتی فاو و کربلای5 شیمیایی شدم. «حسین کیخا» اضافه می کند: مشاور مدیرکل بنیاد شهید و امورایثارگران، مسئول امور ایثارگران کارکنان این اداره کل، عضو سیاست گذاری معتمدان معین بنیاد، رئیس مجمع نمایندگان ایثارگران استان در دور اول مجلس مشورتی ایثارگران و عضو شورای مشورتی استاندار و فرماندار وقت، عضو بسیج پایگاه مسجد جامع زاهدان، رئیس انجمن جانبازان قطع نخاع استان، عضو راویان دفاع مقدس، کارشناس دفتر حمایت از حقوق ایثارگران در قوه قضاییه و نماینده بنیاد جانبازان وایثارگران در قوه قضاییه استان از مسئولیت هایی است که بعد از جانبازی تجربه کرده ام. وی با اشاره به خاطراتش از دوران جنگ تحمیلی تصریح می کند: خاطرات تلخ و شیرین زیادی از دوران هشت سال دفاع مقدس دارم که یکی از بهترین خاطرات، آشنا شدن و نفس کشیدن در کنار مردان مردی بود که آسمانی بودند و از آن ها درس های زیادی هم چون ایثار و فداکاری فرا گرفتم که همرزم بودن با شهدای بزرگواری مانند شهید علی و شهید حاج قاسم میرحسینی قائم مقام لشکر پیروز41 ثارا... از آن جمله است و از خاطرات تلخ می توان به پرپر شدن بهترین دوستان و همسنگرانمان سخن به میان آورد که شاهد عروج آن ها بودیم، از میان آن ها می توان به شهید میرحسینی، عبادی، عرب موذن، حسن هراتی، خدری، خدایی، پارسایی، حسین مسافر، مهدی ابراهیمی، جوادیان و جعفری اشاره کرد. یکی از موضوع هایی که سبب ناراحتی ایثارگران و جانبازان می شود، کم توجهی برخی مسئولان به خون شهداست که این روزها متأسفانه زیاد مشاهده می شود، مسئولان باید هرچه در توان دارند در خدمت مردم و برای ایجاد اشتغال، افزایش تولید داخلی و رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم قرار دهند. وی درباره مشکلات جانبازان هم می گوید: جانبازان و ایثارگران مشکلات متعددی دارند که درمان مهم ترین آن هاست، متأسفانه هزینه های درمان به طور کامل پرداخت نمی شود، این معضل بزرگی است که این قشر با آن روبه رو هستند و از آن رنج می برند، هزینه های درمانی همسران و فرزندان آن ها به بهانه های مختلف پرداخت نمی شود در حالی که جانبازان و ایثارگران با دردهای زیادی رو به رو هستند و انتظار می رود هزینه های درمانی آن ها رایگان شود تا بتوانند به دیگر امور خود برسند و شرمنده همسر و فرزندان خود نباشند.
هزینه های درمان؛ بزرگترین مشکل جانبازان
یکی دیگر از جانبازان نیز می گوید: سال 52 وارد ارتش شدم و هم زمان با آغاز جنگ تحمیلی عازم سومار شدم و هفتم خرداد ماه 66 به درجه جانبازی نایل آمدم. بر اثر اصابت خمپاره 60 پاهایم دچار مجروحیت شدید شد و هر دوپایم را از دست دادم. امیرسرتیپ دوم جانباز «عباسعلی راحت دهمرده» می افزاید: مشکلات متعددی پیش روی جانبازان و خانواده آن هاست که برخی مسئولان کمترین توجه را به این موضوع داشتند و حقوق شهروندی جانبازان از سوی آن ها رعایت نشده است. جانبازان وایثارگران از مردم هیچ انتظاری ندارند زیرا آن ها به خوبی به وظایف خود در قبال جانبازان و ایثارگران و خانواده شهدا عمل کرده اند اما از مسئولان انتظار داریم به نیازهای ضروری جانبازان و خانواده آن ها رسیدگی شود از جمله درمان و پرداخت هزینه های گزاف آن کوتاهی نکنند تا جانبازان بیشتر از این رنج نکشند. همسران جانبازان با کوله باری از مشکلات رو به رو هستند اما به مشکلات آن ها توجهی نشده و حتی تجلیل از آن ها به فراموشی سپرده شده است، در حالی که 90 درصد همسران جانبازان و ایثارگران با مشکلاتی مانند دیسک کمر، پا درد و ... مواجه هستند. خانواده های ما برای تقویت روحیه و قوای جسمانی بیشتر نیاز به برگزاری اردوهای تفریحی و فرهنگی دارند اما دستگاه های مربوطه در این زمینه امکاناتی را فراهم نکرده اند. مهم ترین مشکل جانبازان به ویژه جانبازان بالای 70 درصد، موضوع درمان و پرداخت هزینه های آن است زیرا هیچ نهادی زیربار پرداخت هزینه های درمانی که برعهده آن ها گذاشته شده است نمی رود و هرگاه به دلایلی از پرداخت آن شانه خالی می کند، در حالی که به دلیل کمبود امکانات در استان باید عازم تهران شویم، اما مسئولان در این زمینه کمکی نمی کنند و به ناچار جانبازان باید با هزینه شخصی برای درمان اقدام کنند. وی ادامه می دهد: برای ساخت پروتز و پای مصنوعی با مشکلات زیادی رو به رو هستم و هرگاه برای ساخت و تحویل یک جفت پروتز و پای مصنوعی به تهران مراجعه کردم با یک نوع جنس چینی نامناسب آن هم با هزینه های بالا رو به رو شدم تا این که توانستم با زحمت و پرداخت نه میلیون تومان از یک شرکت خصوصی آن را دریافت کنم. وی می گوید: روز ارتش و هفته دفاع مقدس دو مناسبتی است که هر سال مراسم آن در کشور برگزار می شود اما از سوی مسئولان امر از جانبازان و ایثارگران در این گونه مراسم ها دعوت نمی کنند.
بی توجهی به ترویج فرهنگ ایثار و شهادت
یکی دیگر از جانبازان ارتش جمهوری اسلامی ایران می گوید: سال61 به صورت داوطلبانه به جبهه ها اعزام و در سال63 بر اثر انفجار مین در منطقه پنجوی عراق جانباز شدم، بر اثر این انفجار پای چپم از زیر زانو قطع و جراحاتی هم به شکم و دیگر اعضای بدنم وارد شد. پس از درمان با راهنمایی های شهید سپهبد امیر صیاد شیرازی به خدمت خانواده شهدا و ایثارگران تیپ88 زرهی زاهدان درآمدم و سپس به دلیل مشکلات جسمانی تقاضای اشتغال به اختیار در ارتش را داشتم و تا مدت ها در خدمت ارتشیان بودم. سرهنگ «محمد علی وظیفه دان»می افزاید: به عنوان معتمد اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگان در امور جانبازان و ایثارگران معرفی شدم و از سال 74 همکاری های زیادی در قبال مسئولیت های گوناگونی از جمله فرماندهی پایگاه بسیج مردمی برعهده داشتم. وی اظهار می کند: موضوع درمان جراحات جانبازان که رسیدگی چندانی به آن نمی شود یکی از مشکلات جانبازان است و من نیز به دلیل بی مهری مسئولان پس از چهارسال از ادامه درمان بازماندم، پرداخت نشدن هزینه های کامل درمان جانبازان از سوی مسئولان امر و اجرا نشدن مصوبات مجلس شورای اسلامی در این باره یکی دیگر از مشکلات جانبازان وایثارگران است. به گفته وی، بی توجهی به ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه و کم کاری برخی مسئولان یکی از مواردی است که اغلب جانبازان از آن گلایه دارند. مساجد شهرها و روستا مکان خوبی برای ترویج امور فرهنگی است اما متأسفانه برخی از مسئولان توجهی به این موضوع ندارند به ویژه برای کاهش آسیب های فضای مجازی، طلاق و مواد مخدر اقدام خاصی انجام نمی شود. وی بیان می کند: مسئولان وظیفه دارند در مناسب سازی مکان های عمومی و اداری برای رفت و آمد جانبازان و رفع مشکل آن ها اقدام های مناسبی انجام دهند اما همچنان جانبازان در انجام کارهای روزانه خود با مشکل رو به رو هستند.