گروه جامعه- حضور کودکان کار در خیابان های شهر واقعیت هایی از جامعه را نشان می دهد که دل هر بیننده ای را به درد می آورد. کودکان کار یا خیابانی با دیگر بچه هایی که دغدغه هایی چون بازی کردن دارند متفاوت است. آن ها به دلیل نداشتن پدر و مادر یا سرپرستان مناسب، نقشی فراتر از یک کودک دارند و در بسیاری از موارد از اساسی ترین حقوق متعلق به یک کودک از جمله تغذیه اسکان مناسب، تحصیل و .. دور مانده اند و زود نان آور شدند.
اجرای طرح ضربتی جمع آوری کودکان کار و خیابانی مطابق هر سال با شروع سال تحصیلی شدت می گیرد که در سیستان و بلوچستان نیز موضوع اجرا می شود اما برخی از این کودکان مجبورند برای گذراندن زندگی خود و خانواده هایشان بعد از تعطیل شدن از مدرسه به دستفروشی، کفاشی، گلفروشی و ... بپردازند.
مجبورم کار کنم
«صادق» یکی از این کودکان کار است که به دلیل فوت پدرش مجبور است در کنار درس خواندن کار کند. بدن نحیف و دستان کوچک او حکایت از سن کمش دارد اما چهره اش سنش را بیشتر از 11 سال نشان می دهد. او هم مثل دیگر کودکان جامعه حق استراحت و بازیگوشی های کودکانه بعد از مدرسه را دارد، اما مجبور است کنار مغازه یکی از آشنایانش به دوخت کفش رهگذران بپردازد تا خرجی خانواده اش را تامین کند.
از او درباره خودش می پرسم. نفس عمیقی می کشد و می گوید: از فوت پدرم چهار سال می گذرد. سه برادر و یک خواهر دارم و تا زمانی که پدرم زنده بود هیچ کدام از ما کار نمی کردیم اما با فوت پدرم خوشبختی رویش را از ما برگرداند و به یک باره نیازمند شدیم. وی با بیان این که برای مراسم پدرم اندک پس اندازی که داشتیم خرج شد اعلام می کند: مادرم از غم از دست دادن پدرم سکته کرد و فقط با داشتن 35 سال، خانه نشین شد از آن پس من و برادرهایم مجبور شدیم خرج خانه را در بیاوریم. در آمد روزانه ام حدود 20 هزار تومان است که همه آن را به مادرم می دهم تا بتواند در کنار خرج خانه اندکی هم پس انداز کند. برادر های دیگر نیز هر یک به کفاشی یا دست فروشی مشغول هستند.
صادق، همان طور که با سختی به دوختن کفش مشغول است، تصریح می کند: بعد از فوت پدرم، ترک تحصیل کردم چون نه وقت درس خواندن داشتم و نه انگیزه اش را اما امسال بعد از دو سال تصمیم گرفتم دوباره درس بخوانم. دو سال از دوستانم عقب ماندم اما تصمیم گرفته ام خیلی زود پیشرفت کنم چون متوجه شدم بی سوادی در دنیای امروز مشکلات بسیاری را برایم رقم خواهد زد.
وی از آرزوهایی که برای آینده در سر دارد می گوید و می افزاید: دوست دارم درسم را ادامه دهم و در آینده دکتر شوم چون برای درمان مادرم خیلی اذیت شده ایم نمی خواهم کسانی که شرایط زندگی شان مثل ما است غصه بیماری عزیزان خود را بخورند.
وی ادامه می دهد: تازه همه چیز به روال عادی برگشته بود که برادرم یک سال پیش تصمیم گرفت ازدواج کند. خانواده نامزدش مبلغ زیادی به عنوان شیربها درخواست کردند به همین دلیل زیر بار قرض رفتیم و حالا علاوه بر خرج های روزانه، باید این پول را هم کم کم کنار بگذاریم تا قرضمان پس بدهیم.
کودکان؛ آسیب پذیرترین قشر جامعه
کارشناس اجتماعی معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان به خبرنگار ما می گوید: کودکانی که به دلیل فقر، بیسرپرستی و از کار افتادگی والدین به ناچار چرخ اقتصاد خانواده را با کار در خیابان به حرکت در میآورند و معاش روزانه خانوار را از این طریق تأمین میکنند اغلب در معرض انواع بیماریها، خشونتهای فیزیکی و روحی و روانی قرار دارند و به جای این که بهترین سالهای عمر خود را که باید صرف تحصیل، آموزش و رشد ذهنی، جسمی و روحی و روانی کنند متاسفانه در خیابانها و بیغولهها می گذرانند.
«فریبا ندیم نژاد» تصریح می کند: دستگاه هایی مانند فرمانداری، نیروی انتظامی، دادگستری، علوم پزشکی، صدا و سیما، فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، بهزیستی، کمیته امداد، کار و امور اجتماعی، فنی و حرفهای و... با همکاری و مشارکت هم موظف به اجرای برنامه ساماندهی و توانمندسازی کودکان خیابانی، کار و کودکان متکدی هستند.
وی افزود: سازمان بهزیستی بر اساس وظیفه قانونی خود پس از شناسایی و جمعآوری این افراد مبادرت به غربالگری کرده و کودکان بیسرپرست و خیابانی را برای ساماندهی و توانمندسازی به مرکز ساماندهی کودکان خیابانی هدایت میکند تا طی دوره شش ماهه با استفاده از خدمات نگهداری و مراقبتی، مددکاری اجتماعی، روانشناسی، مشاوره، بهداشتی، درمان و استفاده از خدمات فنی و حرفهای زمینه توانمندسازی آموزش فکری، روحی و روانی این کودکان بازگشت آن ها به زندگی سالم مهیا شود.
وی خاطر نشان می کند: کودکان را شاید بتوان آسیب پذیرترین قشر جامعه دانست که آسیب پذیری درباره کودکان کار و خیابانی به دلیل شرایط دشوار زندگی آن ها به مراتب آشکارتر است. معضل کار کودکان خیابانی، یکی از بزرگ ترین آسیب های اجتماعی است که در سال های اخیر، به دلایل مختلف از جمله گرانی، تورم، فقر و بیکاری در نقاط مختلف جامعه، روند افزایشی داشته است. وی با اشاره به این که یکی ازعوامل بروز پدیده کودکان کار، وجود شرایط بد اقتصادی و افزایش نرخ تورم و بیکاری خانواده هاست می گوید: خانواده این کودکان، دارای سطح درآمد پایین هستند در برخی موارد، خود خانواده ها، کودکان را وادار به انجام کار می کنند. متاسفانه این کودکان با دستمزد کم و کارسنگین به کار گرفته می شوند و رشد جسمی و روحی آن ها تحت تاثیر چنین کارهایی قرار می گیرد.
زاهدان مرکز ساماندهی کودکان کار ندارد
این کارشناس اجتماعی می گوید: ساماندهی کودکان کار و خیابانی در زابل در مراکز شبانه روزی و روزانه این شهرستان انجام می شود، اما زاهدان مرکزی برای ساماندهی کودکان کار و خیابانی ندارد. از طرف دیگر، آمار دقیقی از تعداد کودکان کار و خیابانی استان در دست نیست و آمار موجود، فقط مربوط به کودکانی است که در مراکز نگهداری استان زندگی می کنند.
وی می گوید: بیش از 200 کودک از خدمات مراکز ساماندهی و توانمندسازی کودکان کار و خیابانی و مراکز فوریت های اجتماعی استان بهره مند می شوند. همچنین گروه های سیار در مراکز نگهداری و ساماندهی و هم در مراکز فوریت های اجتماعی مستقر هستند و با شناسایی کودکان خیابانی و کار آن ها را به مراکز ارجاع می دهند.
ندیم نژاد ادامه می دهد: انجام اقدام های بنیادی به منظور توان افزایی خانواده های در معرض فقر در استان، مستلزم افزایش سطح توان اقتصادی این خانواده ها، اشتغال والدین و کمک به رفع اعتیاد آن هاست. در این زمینه کارهای زیربنایی و بنیادی باید هدف اصلی دستگاه های اجرایی استان باشد.