97 درصدشهر سوخته همچنان زیر خاک
ذوالفقاری- پا روی محوطه ای می گذاریم که اولین تپه ثبت جهانی شده کشور است، مکانی با بیش از پنج هزار سال قدمت، گنجینه ای غریب که به شهر سوخته معروف است. شهری که در هزاره سوم پیش از میلاد ایجاد شد و رشد و توسعه خود را مدیون آب فراوانی بود که هامون به آن هدیه می داد، شهری که به تدریج، هنر و دانش در آن رونق پیدا کرد و در پرتو تلاش و تیزهوشی ساکنانش به یکی از قطب های تجاری، فنی و پزشکی دوران باستان تبدیل شد. به همراه جمعی از خبرنگاران «سیستان و بلوچستان» به منظور بازدید از شهر سوخته وارد محوطه این میراث کهن ایرانی در سرزمین رستم و زال می شویم، میراث ماندگاری که اولین جراحی مغز 4 هزار و 800 سال پیش در آن انجام شد، شهری که ساکنانش صنعت کفاشی داشته اند، کهن ترین انیمیشن و تصویر متحرک در آن یافت شده و صنایعی مانند ریسندگی، معرق کاری، مرمرسازی، سفال گری، مهرسازی، حصیربافی و ساخت ابزار فلزی در آن رواج داشته است.
دوره گذار روستانشینی به شهرنشینی
یکی از کارشناسان میراث فرهنگی که به منظور راهنمایی گردشگران در این مکان باستانی حضور دارد می گوید: این مکان اولین تپه باستانی کشور است که در فهرست میراث یونسکو قرار گرفته، یونسکو در هزاره چهارم و سوم پیش از میلاد و تا اواخر هزاره سوم و اوایل هزاره دوم ویژگی هایی را در شهر سوخته شناسایی کرده و ثبت جهانی شدن این گنجینه را در میراث جهانی حائز اهمیت دانسته است بنابراین این تپه در سال 2014 ثبت جهانی شد.
«مرعشی» درباره چگونگی پیدایش شهر سوخته می گوید: شهر سوخته بر مبنای چند عامل در هزاره چهارم پیش از میلاد شکل گرفت، عامل اول منابع بود همان گونه که در دیگر محوطه های باستانی مرسوم است، چرا که منابع آب نقش مهمی در اقتصاد معیشتی داشته و باعث یکجانشینی و رشد آن شده است.
دلیل اهمیت شهر سوخته این است که دوره گذار روستانشینی به شهرنشینی را در یک لایه نگاری نشان می دهد، شهرسوخته به عنوان روستایی کوچک در 3 هزار و 200 پیش از میلاد شکل گرفت و 2 هزارو800 پیش از میلاد از نظر سایز، تخصص گرایی، جمعیت و دیگر وجوهی که برای تمدن ها وجود دارد رشد کرد و تبدیل به یک متروپل شد، در هزاره چهارم پیش از میلاد دو سرشاخه از هیرمند جدا می شد که بستر خشکیده آن روی زمین شناسایی شده است و بعد شهر سوخته را به عنوان بین النهرین در برمی گرفت، در پشت گورستان شهرسوخته بستر خشکیده دریاچه هامون قابل مشاهده است. این دریاچه به همراه دو سرشاخه ای که از رود هیرمند جدا می شد بستر محیطی و شرایط اقلیمی را برای رشد یک استقرار برمبنای دامداری و کشاورزی در سطح بسیار گسترده ای فراهم می کرد. آثار گیاهی که از کاوش حاصل می شود طیف گسترده ای از محصولات کشاورزی را به ما نشان می دهد زمانی هم که آثار زغال شده چوب را منبع شناسی می کنیم متوجه می شویم پوشش گیاهی منطقه چگونه بوده است، بنابراین زندگی براساس دامپروری و کشاورزی در یک سطح عالی در شهر سوخته شکل گرفت.
نظام جامع تجاری
وی ادامه می دهد: دلیل دومی که سبب شد شهرسوخته درکنار دامپروری و کشاورزی رشد پیدا کند نظام جامع تجاری میان دره سند تا جنوب بین النهرین بود، زیرا از دره سند در پاکستان تا جنوب بین النهرین یک کریدور تجاری شکل گرفته بود که تجارت ایستگاه به ایستگاه در آن انجام می شد، این کریدور تجاری سبب شده بود مازاد جمعیتی که در شهر سوخته حضور داشتند از طریق تجارت ارتزاق کنند بنابراین تجارت به کمک اقتصاد و کشاورزی آمد و سبب تجمع ثروت و رشد زندگی در شهر سوخته شد پس بر مبنای این دو عامل در هزاره چهارم و سوم پیش از میلاد این استقرار شکل گرفت و رشد پیدا کرد آن هم طی 4 مرحله استقرار که این مراحل را بر مبنای تفاوت هایی که در داده های فرهنگی هر لایه شناسایی شده است توانسته ایم تفکیک کنیم، البته این ساخته ذهنی ما است که توانسته ایم 4 دوره را تفکیک کنیم شاید در واقعیت تفاوتی در دوره ها نباشد، اما گاهی فاصله میان شاخصه های فرهنگی قابل مشاهده است.
وی اذعان می کند: در پایان هزاره سوم و اوایل هزاره پیش ازمیلاد دو عامل نابودی شهر را رقم می زند، در اثر یکسری تغییر و تحولات زیست محیطی در پایان هزار سوم پیش از میلاد روند خشکسالی در کل فلات ایران شدت گرفت و این روند باعث شد که رود هیرمند در مسیر خودش به شدت رسوب گذاری کند، این عامل به مرور بستر رودخانه را پر و رود مسیر جدیدی برای خود باز کرد که از دسترس مردم شهرسوخته دور بود و بر بستر جدیدی جاری می شد و به سمت شرق و شمال می رفت، این بستر جدید سبب شد منابع آبی که زمین های کشاورزی، مصارف صنعتی و خانگی را تأمین می کرد از دسترسشان خارج شود، آب رودخانه هیرمند عقب نشینی و اقتصاد صیادی افت کند، بنابراین اقتصادشان محدودتر و در دوره 3 و 4 وسعت محوطه آن کوچک تر شد و از حدود 90 هکتار دوران اوج آن کم تر شد تا این که در دوره 4 کوچک ترین سایز را برای شهر سوخته داشتیم.
ضربه تجارت به شهرسوخته
این کارشناس، اظهار می کند: تجارت، ضربه نهایی را به شهر سوخته وارد کرد، به این ترتیب که کریدور تجاری خشکی که از راه کشتی میان دره سند و جلگه بین النهرین وجود داشت، کارکرد خود را از دست داد، تجارت دریایی رونق پیدا کرد و به جای شهر سوخته، تعدادی بندر در ساحل عمان رشد پیدا کرد، سپس براثر کارکرد زیست محیطی اواخر هزاره سوم و تغییر مسیر تجارت در منطقه غربی آسیا اقتصاد شهرسوخته افول کرد و در نهایت در هزار و800 پیش از میلاد مردم شهرسوخته این محور را رها کردند.
از پلکان محوطه باستانی شهر سوخته که بالا می رویم بنای کاخ سوخته قابل مشاهده است، مرعشی درباره این مکان هم می گوید: کاخ شهر سوخته براثر آتش سوزی از دست رفت. اما این آتش سوزی گستردگی نداشت که بتواند کل منطقه را از بین ببرد، آتش سوزی در یک دوره خاص اتفاق افتاد و آثار آن در لایه های باستانی مشاهده شده اما بعد از آن استقرار پابرجا بوده است.آثار آتش سوزی در بعضی از لایه های باستانی شهرسوخته پیدا شده است اما از آثار و نام باستانی آن اطلاعی در دست نیست، زیرا هیچ کتیبه ای وجود ندارد که به این موضوع اشاره کرده باشد، از طرفی نمی توانیم بپذیریم که شهر در اثر آتش سوزی و عامل دفعی از بین رفته است چرا که اگر یک عامل دفعی سبب نابودی شهر می شد باید اجسادی را در آن پیدا می کردیم در حالی که در این مکان گورستان وجود دارد و افراد با آیین و رسومی که داشته اند دفن شده اند.وی درباره دلیل نام گذاری شهر سوخته هم بیان می کند: عده ای برای تعیین سرحدات هند و ایران به این منطقه آمده بودند که اولین کسانی بودند که به همراه مردم بومی از این مکان بازدید کردند و دیدند که خاکستر و آثاری از اجاق های مردم ساکن در این شهر وجود دارد و احساس کردند که این مکان بر اثر آتش سوزی از بین رفته است بنابراین نام آن را شهر سوخته گذاشتند و از آنجا که هنوز نتوانسته ایم اسم باستانی آن را شناسایی کنیم همین نام پذیرفته شده است و هنوز هم به آن شهر سوخته می گوییم، البته این مکان بر اثر آتش سوزی و حریق از بین نرفته و دلیل آن تحولات زیست محیطی و افول اقتصاد تجاری و صنعتی است.وی می گوید: در حالی که نیم قرن از آغاز کاوش این اثر باستانی گذشته از 151 هکتار وسعت شهرسوخته کم تر از 3 درصد آن کاوش شده و 97 درصد هنوز زیرخاک است، مدارکی هم که تا امروز به دست آمده کفایت نمی کند که بتوان خیلی از موارد را به آن نسبت داد، روند کاوش آن طولانی بوده و ممکن است صدها سال طول بکشد، برخی از توقف ها براثر عوامل اجتماعی و سیاسی بوده است به عنوان مثال ایتالیایی ها از 1967 تا 1979 در این مکان کار می کردند اما همزمان با پیروزی انقلاب کاوش ها متوقف شد و تا 1373 هیچ کاوشی انجام نشد و از آن سال هم مقطعی انجام شد و اگر هرسال با همین روند کاوش شود 350 تا 400 سال طول می کشد. به گفته مرعشی، همچنین 40 هزار گور در آن شناسایی شده که هزار و 83 مورد کاوش شده و 38 هزار گور زیرخاک است. بازدیدمان فقط به این محوطه باستانی ختم نمی شود سری به موزه شهرسوخته می زنیم.
ادامه دارد