گروه فرهنگ- جلوه های هنر در زندگی همه انسان ها مشاهده می شود که در مردم بلوچ هم به گفته بسیاری از هنرشناسان در هنر، آن هم در عرصه جهانی حرفی برای گفتن دارند.
هنر بلوچ ها هم مانند سایر اقوام ویژگی های خاص خود را دارد، نوع هنر آن ها را می توان در آثار باقی مانده از گذشته ها و آثار کنونی آن ها مشاهده کرد.
یکی از استادان فرهنگ و زبان های باستانی درباره هنر مردم بلوچستان می گوید: تأثیر منابع طبیعی مانند خورشید، ماه، خاک، آب، هوا، گیاه و جانور و آثار و فرآورده های این منابع مانند نور، سفال، انواع خشت و سنگ، چوب، پشم، مو و استخوان در فرهنگ، هنر و صنعت بلوچستان به وضوح پیداست.دکتر «موسی محمودزهی» می افزاید: بررسی آثار بازمانده از هنر تاریخی بلوچستان از نظر طرح و رنگ نشان می دهد که این طرح و رنگ ها در ابتدا با خطوط هندسی و شطرنجی و رنگ های محدود و ساده شکل گرفته و کم کم متحول شده است، به عنوان مثال روی سفال بلوچستان نقوش خورشید، ماه، ستاره، گیاه، حیوان و شکل های مهندسی منظم و غیرمنظم که برگرفته از طبیعت است، به صورت آشکار مشاهده می شود.
وی ادامه می دهد: در استفاده بلوچ ها از پشم، مو و پوست حیوانات برای تهیه روانداز، کفش، لحاف، زیرانداز، سیاه چادر، تهیه جهیزیه عروس و لوازم عروسی، ظروف نگهداری مایعات مانند آب و روغن، خرما، حبوبات، غلات و نان می توان جلوه های هنر بلوچی را به وضوح مشاهده کرد.
وی اظهار می کند: بن مایه های نقش قالی و گلیم اغلب گیاهی، حیوانی و اشکال هندسی و تصاویر انسانی است که همه به نحوی با طبیعت بلوچستان مرتبط است، آن ها حتی در نشانه گذاری حیوانات اهلی مانند شتر، گاو و گوسفند داغ و درفش خاصی را که جلوه هنر نیز داشت استفاده می کردند، نقش های تجدیدی در آثار هنری بلوچ ها کمتر دیده می شود.
فرهنگ و اسطوره ها
به گفته وی با بررسی آثار بازمانده از هنر قومی بلوچستان، گذشت تاریخ و زمان در تمدن هنر این قوم به خوبی احساس می شود، نمود آرزوها، احساسات و ارزش های معنوی این قوم که فراز و فرود بسیاری از سر گذرانده اند و در مسیر مهاجرت تاریخی خود حوادث قرن ها و هزاره ها را پشت سرگذاشته اند، در هنر آن ها پدیدار است، به عنوان مثال سواس یک کفش بلوچی است و برای بلوچ ها نمود اسطوره ای یافته است در فرهنگ و ادب عامیانه این قوم گفته ها و ضرب المثل های زیادی وجود دارد که همه اسطوره های شکل گرفته پیرامون سواس است.وی اضافه می کند: بن مایه های هنر بلوچستان در آثار تاریخی قوم بلوچ هم قابل مشاهده است، با نگاهی به سازه های به جا مانده از گذشتگان از جمله قلعه ها، زیارتگاه ها، مساجد، قنات ها، آب بندها، یادمان ها و پل ها در تمام نقاط بلوچستان نشانه هایی از خوداتکایی و ذوق هنری دیده می شود، البته از آنجا که بلوچ ها دارای سابقه یک مهاجرت طولانی از جایگاه اولیه شان یعنی حوالی شمال ایران هستند کمتر یکجانشین بوده اند و آثار سازه ای به صورت ساختمان در آثار آن ها کمتر دیده می شود.
اقتصاد معیشتی
محمودزهی می گوید: بلوچ ها برای تأمین معیشت خود و نگهداری از محصولات و مصرف درست آن، دست به ابتکاراتی می زدند و ابزار، ادوات و ظروفی می ساختند که در همه آن ها جلوه های هنری قابل مشاهده است، اقتصاد و معیشت قوم بلوچ بر پایه کشاورزی و دامداری و شکار بود و بلوچ ها از زن و مرد، به دلایل مختلف از جمله کمک به اقتصاد خانواده، سرگرمی و علاقه بر هنرآفرینی از گذشته تاکنون هنر را در زندگی خود جاری کرده اند.
وی می افزاید: آن ها با حوصله و ذوق هنری و پشتکار، گاه تمام وسایل زندگی خود مانند ظروف، زیرانداز، پوشش خانه، پوشاک و خوراک خود را با دست تهیه می کردند، به عنوان مثال ظروف سفالی با طرح ها، رنگ ها و کاربردهای گوناگون می ساختند و خود را از نظر واردات ظروف بی نیاز می کردند، با حصیر، گلیم و قالی برای خود زیرانداز تهیه می کردند و پوشش خانه های سنتی خود را با حصیر و چادرهای بافته شده از موی بز می ساختند و پوشاک شان را نیز با انواع دوخت ها به ویژه سوزن دوزی بلوچی مزین می کردند.وی اضافه می کند: آموختن از آثار هنری اقوام دیگر و تکمیل و پرورش آن هنرها از پدیده هایی است که در آثار هنری این قوم دیده می شود، بلوچ ها در مسیر مهاجرت تاریخی خود حوادث قرن ها را پشت سر گذاشته اند و تبادل فرهنگی و هنری داشته اند، شباهت هنر بلوچی با هنرهای ترکمنی، سیستانی و خراسانی و شاید هنرهای ساکنان پیشین بلوچستان در آثار هنری این قوم مشاهده می شود و از همان تبادل فرهنگ تاریخی حاکی است.
صنایع دستی
محمودزهی با بیان این که صنایع دستی ارتباط نزدیکی با هنر دارد، تصریح می کند: در گذشته ای نه چندان دور هر کس که وسیله ای می ساخت بیشتر از طرح و الگویی ابتکاری بهره می برد و کارش هنر و خودش هنرمند محسوب می شد، همه صنعتگران دوران گذشته هنرمند هم بودند اما امروزه با وجود ماشین ها و به ویژه رایانه از جلوه هنری صنعتگران کاسته شده است و فقط کسی که بتواند طرح و الگوی جدیدی ارائه دهد هنرمند محسوب می شود.وی ادامه می دهد: هنوز صنایع دستی با حمله بی رحمانه ماشین مبارزه می کند و رمز موفقیت خود را در ذهن خلاق، اندیشه روان و دستان هنرمندان و صنعتگرانی می داند که در راستای اشتغال زایی و جهش اقتصادی، رفع نیازهای عاطفی، روانی و آرام بخش احساسات انسانی برای انسان های خسته تلاش می کنند. صنایع دستی برگرفته از جان و دل هنرمندان است و با ذهن و روح آن ها عجین است به دلیل همین روح نوازی است که هنر پایدار است، هنرهایی مانند نقاشی، سفال سازی، حجاری و مجسمه سازی یادآور گذشت هزاره ها است، زبان هنر زبان مشترک انسان هاست و به ترجمه، شرح و تفسیر نیاز ندارد.
انتقال فرهنگی
وی می گوید: از دیگر بن مایه های هنر تاریخی بلوچستان انتقال فرهنگی آن است، هر نسلی که از بلوچ ها آموخته های خود را از نسل های گذشته به صورت مشاهده و تجربه به دست آورده است تجربیات نسل خود را در اختیار نسل های آینده می گذارد.آموزش های هنری بیشتر توسط افراد خانواده و یا خویشان و همسایگان انجام می شده و نمودی از آموزش هنر به صورت آکادمیک وجود نداشته است، در واقع مادران هنرهای خود را به دختران و پدران به پسرانشان می آموختند که می توان گفت پدر و مادرها نقش آموزگاران را بر عهده داشتند.