«سارا»ی قصه «سایهبان» در این سریال دختری کم رو و خجالتی و از قشر آسیب پذیر جامعه است که دستخوش حوادثی در زندگی اش می شود. «افسانه کمالی» ایفاگر این نقش اگر چه قبل از سریال «سایه بان» در فیلم سینمایی «یک روز بخصوص» بازی کرده بود اما بینندگان با بازی در «سایه بان» او را شناختند. او متولد سال 1366 در تهران است و لیسانس زیست شناسی جانوری و فوق لیسانس فیزیولوژی پزشکی دارد. کمالی با بازی در فیلم «یک روز بخصوص» به کارگردانی همایون اسعدیان وارد سینما شد. به بهانه نخستین تجربه بازی او در قاب جادویی با این بازیگر خوش آتیه همکلام شدیم.
رشته ای که در آن تحصیل کرده اید هیچ ارتباطی با بازیگری ندارد؛ چه شد که به سمت هنر گرایش پیدا کردید؟
فیزیولوژی پزشکی را همچون بازیگری خیلی دوست داشتم. من مقطعی پذیرش گرفته بودم که برای تحصیل از ایران بروم و در خارج از کشور در رشته پزشکی تحصیل کنم. در آن مقطع بود که تصمیم گرفتم مسیر بازیگری را به شکل آزمایشی طی کنم. امتحانش کردم و موفق هم شدم. به هر دو حرفه علاقه دارم.
می خواهید بازیگری را به شکل حرفه ای ادامه دهید؟
من فیزیولوژی را کنار گذاشتم. خیلی اعتقاد دارم که برای موفقیت باید یک حرفه را ادامه داد و پیش رفت.
پس با این وجود بازیگری را بر فیزیولوژی ترجیح دادید که انتخابش کردید؟
برایم بیان زندگی در بازیگری بیشتر است و بیشتر آن را می فهمم و می توانم با آن زندگی کنم.
همیشه اولین ها و نحوه ورود به هر حرفه ای مهم است. می خواهم بدانم که شما چطور وارد بازیگری شدید؟
تماشای تئاتر حس خاصی داشت و دارد. صحنه تئاتر جادویی دارد که آدم را جذب می کند. من عاشق تئاتر هستم و بازی کردن روی صحنه تئاتر بی نظیر است. البته تصویر و بازی مقابل دوربین برایم چیز دیگری است. به یاد دارم تئاتری به نام «خانواده» را دیدم که پس از آن خیلی جدی بازیگری را پیگیری کردم و در یک موسسه آزاد بازیگری دوره ای را گذراندم.
چگونه برای اولین تجربه بازی، مقابل دوربین فیلم سینمایی «یک روز بخصوص» نقش آفرینی کردید؟
گذراندن دوره بازیگری من بعد از یک سال با فراخوان فیلم «یک روز بخصوص» همایون اسعدیان مصادف شد. من هم تست دادم و به دلیل شانس، لطف خدا و کمک کارگردان بود که کاراکتر و شخصیتم به منیژه فیلم نزدیک بود. این موارد دست به دست هم دادند تا به این حرفه ورود کنم.
بازیگری را تا کجا می خواهید ادامه دهید؟
معتقدم این حرفه انتهایی ندارد.
منتظر نقش های خوب می مانید یا هر پیشنهاد کاری را می پذیرید؟
من خودم صبر نمی کنم که اتفاق خارق العاده ای بیفتد و به کار بعدی بپردازم. با توجه به این که خیلی دیر شروع کردم و سه سال است وارد این حرفه شده ام و یک سال در آموزشگاه آزاد بازیگری تجربه کسب کرده ام معتقدم با یک سال تجربه و گذراندن کلاس های بازیگری نمی توان خود را بازیگر دانست. من تجربه بازی در سه کار را تاکنون دارم و سریال «سر دلبران» هم هنوز پخش نشده است و مدام در حال یادگیری هستم. اگر نقشی به من پیشنهاد شود که کمی متفاوت تر با نقش های دیگرم باشد و بدانم که در آن کار یاد می گیرم، می پذیرم. اندازه و جایگاه نقش برایم اهمیت ندارد.
برای ماندگار شدن در این حرفه چه میکنید؟
در این حرفه ماندگار شدن خیلی تضمینی نیست. اگر بازیگری بخواهد ماندگار شود به این بستگی دارد که هر کاری که جلوتر می رود چیزی برای عرضه کردن داشته باشد و پیشرفت کند. البته ماندگاری به شانس هم بستگی دارد و علاوه بر آن زندگی شخصی ات هم باید در راستای حرفه ات حرکت کند. اگر در مقطعی به دلیل مسائل زندگی نتوانی کار کنی، تعداد زیاد جوان های علاقه مند به بازیگری باعث می شود تا از بازیگری حذف شوی.
شخصیتی آرام و با «سارا»ی قصه «سایه بان» ویژگی های مشترکی دارید. سارا با چه ویژگی هایی به شما معرفی شد؟
در جلسه ای که با برادران محمودی و نویسنده داشتیم آن ها سارا را دختری خجالتی، محجوب، کم رو و فوق العاده درون گرا معرفی کردند که به سختی حرف دلش را با دیگران در میان می گذارد. او خیلی صادقانه به آرمان، پسری که وارد زندگی اش می شود دل می سپرد. وقتی آرمان از زندگی او می رود سارا سعی می کند که تغییر کند و من باید این تغییر را در بازی خود نشان می دادم.
سریال با توجه به قصه تلخش مورد استقبال قرار گرفت. تعامل خوب بین بازیگران از کجا آمد؟
من به عنوان بازیگر نقش سارا سعی کردم ویژگی شخصیت را در وجود خودم یا در اطرافم پیدا کنم و با توجه به ویژگی ها ببینم که در آن موقعیت چه واکنشی نشان دهم.
«سایه بان» سریال موفقی است چون برگرفته از واقعیت جامعه است. بازیگران در سریال تعامل خوبی داشتند. حضور پریوش نظریه، امین تارخ و... دلگرمی ما بود. بازیگران جوان با جان و دل کار کردند. «سایه بان» قطعا نقاط ضعفی هم دارد اما تک تک عوامل جلو و پشت دوربین در کاری فشرده با دقت و انگیزه کار کردیم. در زمان کمی عوامل با هم عضو یک خانواده بودیم و با هم زندگی کردیم. همه با هم درباره سکانس ها هر روز بحث و گفت و گو و تلاش می کردیم که به بهترین وجه درآید.
با «سارا»ی قصه «سایه بان» بین بینندگان معرفی شدید. چه چشم انداز کاری برای خود ترسیم کرده اید؟
در حال حاضر یاد می گیرم، به تماشای تئاتر می روم، فیلم می بینم، در کارگاه های بازیگری شرکت می کنم و روی بیان و بازی خودم کار میکنم. هر چه در این حرفه جلوتر می روم می بینم هیچ چیزی یاد ندارم. ورود به این حرفه و بعد از آن هم سختی هایی دارد.
سارا خیلی شبیه من است و شاید 50 درصد خود من باشد اما این که بتوانی درست بازی کنی خیلی سخت تر از این است که بخواهی نقش شخصیتی دور از خودت را بازی کنی. بازی در نقش خود واقعی ات سخت ترین کار دنیاست.