نقش پررنگ بلوچ در شاهنامه
گروه فرهنگ- فردوسی بزرگ در آثارش و از جمله شاهنامه از قوم بلوچ یاد می کند و از رشادت ها، رنج ها و خصوصیات این قوم آریایی سخن می گوید.
یکی از کارشناسان ارشد زبان شناسی به خبرنگار ما گفت: فردوسی بزرگ، به دور از آن که به سرزمین بلوچستان بپردازد، از قوم بلوچ یاد می کند و رشادت ها، رنج ها و خصوصیات این قوم آریایی را از نظر می گذراند، گاهی در مواجهه با مشکلات و در نبردها از شجاعت ها و رشادت های این مردان پاک سیرت سخن می گوید و گاهی از حجب و حیا و پاکدامنی آن ها می سراید، در برخی اشعار هم از مظلومیت ها و ستم های رفته بر این گروه بزرگ از ایرانیان حکایت می کند. «محمد اویس پیام» ادامه داد: نگاه فردوسی به بلوچ، قومی شجاع و ستیزه جوست که هیچ گاه به میدان نبرد پشت نمی کند و در سخت ترین شرایط پایدار است و همین خصلت سبب شده تا به عنوان مرزبان و در خط مقدم جنگ و گاهی هم به عنوان فرد مورد اعتماد در گارد سلطنتی شاهان کیانی جایگاه داشته باشد.وی افزود: فردوسی، اولین بار در گنج نامه خود، در داستان سیاوش نام بلوچ ها را به میان می آورد، زمانی که در یک نبرد حساس به همراه کوچ ها و دیگر دلیر مردان ایرانی، به همراه سپاهیان سیاوش و کیخسرو، بهترین جنگجویان و پهلوانان را انتخاب می کنند و به نبرد با افراسیاب تورانی و متجاوز می روند تا کشور را از خطر نابودی نجات دهند. وی اظهار کرد: این شاعر پارسی گوی، در داستان کیخسرو به تمجید بلوچ ها می پردازد و نکته قابل توجه این که اغلب از بلوچ به همراه کوچ سخن می گوید که این موضوع سبب می شود مخاطب گمان کند که این دو، بسیار قرابت داشته و یا حتی قومی واحد بوده اند. وی تصریح کرد: فردوسی، به وصف سپاه کیخسرو می پردازد که در پی ایجاد سپاهی شکست ناپذیر است تا بتواند انتقام خون پدرش سیاوش را از افراسیاب بگیرد، در این حین، بلوچ ها را توصیف می کند که در سپاه ایران خود نمایی می کنند و نماد پلنگ بر پرچم آن ها نقش بسته است، او پیکر پلنگ را بر پرچم کوچ و بلوچ نشان دهنده جنگاوری و دلیری آن ها می داند، کیخسرو با دیدن چنین سپاهی بسیار شادمان و خشنود می شود و شادباش بسیار می گوید.به گفته پیام، اشاره دیگر فردوسی به بلوچ، در دوره تاریخی شاهنامه در بیان سلطنت انوشیروان است، اگر چه در این رویداد از بلوچ به نیکی یاد نشده، اما فردوسی از زبان یکی از مشاوران، به دلیری و آزادگی بلوچ ها اشاره می کند که به ندرت حاضر به پذیرش سلطه بر خود می شوند، « انوشیروان در آغاز شاهی، به خراسان و گرگان و ساری و آمل سفر می کند و پس از کشیدن دیوار دربند و سرکوب الانان، به هند لشکر می کشد. در راه بازگشت، خبر سرکشی بلوچ ها را به او می دهند و این که در گیلان نیز هرج و مرج فراوانی است. خسرو غمگین می شود، زبان طعنه و ملامت را بر سپاهیان خود می گشاید که چگونه است که بر سرزمین های دوردست سلطه می جوییم اما بر بلوچ هایی که هم وطن ما هستند، نتوانسته ایم چیره شویم؟ اطرافیان شاه، او را از مقابله با بلوچ ها منصرف و تجربه تلخ مقابله اردشیر را با آن ها مطرح می کنند، شاه از این سخنان برآشفته می شود و با لشکری بزرگ کوه ها و مسکن بلوچ ها را محاصره و اعلام می کند که خردسال و پیر، زن و مرد را بکشید، در نهایت، خردسالان و زنان دستان خود را می بندند جلوی شاه به التماس می افتند و شاه نیز از آنان می گذرد، بنابراین پس از قتل عام بلوچ ها توسط انوشیروان، افراد باقی مانده در شمال به زندگی خود ادامه دادند و به عنوان فرمانروایان و نزدیکان شاه منصوب شدند.» فردوسی پس از آن، از بلوچ ها در سپاه انوشیروان به عنوان نیروهای وفادار و مرزبانانی یاد می کند که هنگام استقبال سپاه او از فرستاده چین صاحب کمربند و سپر زرین و در گارد سلطنتی او حاضر بودند. وی خاطرنشان کرد: فردوسی بیش از هر منبع تاریخی دیگری از بلوچ ها یاد می کند و دلاوری آن ها را مورد ستایش قرار می دهد به طوری که همواره آن ها را از ستون های اصلی سپاهیان ایرانی و از مرزبانان ایران زمین در مواجهه با بیگانگان می داند.این کارشناس بیان کرد: بلوچ ها از آغاز سکونت آریایی ها در ایران تا زمان انوشیروان در کوهستان ها و مناطق شمالی ایران ساکن بودند و پس از قتل عام گسترده انوشیروان، به سمت کرمان و بلوچستان کنونی مهاجرت کردند، در شاهنامه، از سرزمین کنونی بلوچستان (مکران) نیز بارها یاد شده است.
یک استاد زبان و ادبیات فارسی:
هویت ملی ایران در سیستان شکل گرفت
ذوالفقاری- هویت ملی ایران در سیستان شکل گرفت، به همین دلیل سیستان را در شاهنامه می بینیم و فردوسی نام این منطقه را در این اثر آورده است.یکی از استادان زبان و ادبیات فارسی با تبریک روز پاسداشت سخن سرای ایران به مردم ادب دوست و با ذوق سیستان و بلوچستان به خبرنگار ما گفت: وقتی روز پاسداشت فردوسی و زبان و ادبیات فارسی مطرح می شود باید به چند نکته توجه کنیم و آن این که چرا این روز نام گذاری شده و برای گذشته زبانمان چه مسائلی ایجاد شده است؟ «محمدرضا بهاری» افزود: 14 قرن با شکوه ایران بعد از حمله عرب از بین رفت و دولت ساسانی که بسیار قدرتمند بود نابود شد، عرب ها با توجه به این که به درگاه خسروان ایرانی نیاز داشتند و گشایش کار خود را از پادشاهان ایران می خواستند با ترفند، سپاهیان ایران را به دام انداختند و شکست بزرگی را به آن ها وارد کردند. در واقع عرب ها بعد از پیروزی توانستند سپاهی فراهم آورند و بسیاری از آثار گران بهای کشور را نابود کنند، زبان فارسی نیز به همین دلیل دستخوش تغییر شد و عربی جای آن را گرفت.وی ادامه داد: مشکلات زیادی به واسطه هجوم مغول ها بر زبان و ادبیات فارسی وارد و عربی، زبان ایرانیان شد، فارسی دیگر در دستگاه فرمانروایی به کار نمی رفت، هیچ کس در نشر و ترویج آن اهتمامی به خرج نمی داد، به این ترتیب هر روز از اقتدار و اهمیت آن کاسته می شد و این زبان به رهبران زرتشتی منحصر شد و چیزی به نام زبان فارسی باقی نماند.وی اظهار کرد: حدود 220 سال زبان فارسی سکوت اختیار کرد و شب تاریک طولانی را پشت سرگذاشت، این روند تا زمان حکومت صفاریان ادامه داشت تا این که یعقوب لیث صفاری اعراب را از ایران خارج و زبان فارسی را احیا کرد.به گفته این استاد، سیستان سرزمینی بود که مردم آن هیچ گاه، زبان عربی را به عنوان زبان رسمی نپذیرفتند، در حالی که در پیروی از ادیان الهی راسخ و ثابت قدم بودند. هویت ملی ایران در سیستان شکل گرفت، به همین دلیل سیستان را در شاهنامه می بینیم و فردوسی نام این منطقه را در این اثر آورده است.وی با بیان این که سیستان پایگاه زبان و ادبیات فارسی شد، زبان فارسی از این منطقه جان گرفت و فردوسی شاهکار عظیمش را با کاخی از کلمات فارسی برافراشت تصریح کرد: صفاریان، نقش بزرگی را در این راستا ایفا کردند و تسلط اعراب بر ایران به هیچ عنوان نتوانست از ادامه زبان فارسی و لهجه های آن پیشگیری کند و این زبان راه خود را ادامه داد. می توان گفت که منطقه شرقی و به خصوص سیستان صحنه تسلط دوره آغازین زبان فارسی است، نقش سیستان، شعرا و ادبای این خطه ادب پرور بسیار پربار بوده و آثار خوبی از دانشمندان، فیلسوفان و شاعران آن به جا مانده است.وی با بیان این که سیستان و بلوچستان، نقش ویژه ای را در ادبیات بازی کرده است ادامه داد: می طلبد که در مقام پاسداشت روز زبان و ادبیات فارسی و به این مناسبت که فردوسی با شاهکارش شاهنامه، یعنی شناسنامه زبان فارسی را به وجود آورد میادین بزرگی را که در خور شأن فردوسی باشد نام گذاری کرد، جای تاسف است که در دیار رستم دستان و سرزمینی که فردوسی، اسطوره های پهلوانی خود را از آن جا انتخاب کرد فقط خیابانی فرعی به نام او نام گذاری شده است که البته ابتدا و انتهایش مشخص نیست، بلکه باید معابر و میادینی را که شایسته او باشد نام گذاری و در روز بزرگداشت این شاعر فرزانه افتتاح کرد.بهاری با بیان این که ادبیات ایران بر 4 ستون یعنی فردوسی، سعدی، حافظ و مولوی استوار بوده و فردوسی نشانه عظمت ایرانیان است خاطرنشان کرد: واژه های عربی زیادی وارد زبان فارسی شده و این زبان بیشتر از دیگر زبان ها آسیب دیده است که باید سعی کنیم حیات مجدد خود را به دست آورد که جوانان باید بیشتر به این موضوع بیندیشند و به گذشته، زبان و فرهنگ خود افتخار کنند. چرا که حتی نویسندگان فرانسوی نیز معتقدند که مردم ایران به زبان شعر سخن می گویند و روی فرش های گران بها راه می روند.