سایه فراموشی بر افسانه های محلی بلوچ
نویسنده : ذوالفقاری
گروه فرهنگ
توسعه فضای مجازی جدید علاوه بر ایجاد فرصت های منحصربه فرد، می تواند تهدیدات بسیاری برای مردم به همراه داشته باشد توسعه این رسانه ها علاوه بر آسیب های اجتماعی، بر ادبیات و فرهنگ اقوام مختلف نیز می تواند تاثیر منفی بگذارد و باعث فراموشی بسیاری از آثار ادبی و آداب و رسوم اصیل و کهن مردم جوامع مختلف شود.
بلوچ که به قومی دلیر، شجاع و صحرانشین معروف است، با وجود این که در برابر بسیاری از تغییرات به وجود آمده در اکثر جوامع همچنان اصیل باقی مانده است، اما بسیاری از آثار این قوم بر اثر گذر زمان و توسعه رسانه های مجازی فراموش شده و یا در حال فراموشی است. بسیاری از جوانان بلوچ آن گونه که باید رغبتی به استفاده از ادبیات کهن این قوم ندارند و از قصه ها و افسانه های قدیمی کم تر بهره می گیرند، برخی هم به دلیل مشغله های کاری یا به دلیل دسترسی به اطلاعات رسانه ای مجازی از آثار ادبی کهن استفاده نمی کنند که این عامل می تواند زنگ خطری برای فراموشی ادبیات و فرهنگ اصیل این قوم باشد.
شعر بخش مهمی از ادبیات بلوچ
یکی از استادان فرهنگ و زبان های باستانی می گوید: طبیعی است که هر قومی با زبان خاص خود ادبیات منحصر به فرد خود را هم دارد. از طرفی قومی (بلوچ) که حوادث هزاره ها را از پشت سر گذاشته، با این سابقه تاریخی و پشتوانه زبانی باید دارای ادبیات غنی قومی باشد. دکتر «موسی محمودزهی» می افزاید: از آن جا که این آثار در ادبیات بلوچی مکتوب نشده است و گرد تاریخ بر آن ها نشسته، حجم وسیعی از آن ها از دیده پنهان مانده است که شاید با همت پژوهندگان قابل دریافت باشد اما آن مقداری که از حوادث روزگار مصون مانده و به صورت شفاهی و کتبی به دست ما رسیده به صورت مجموعه های نه چندان کامل در دسترس علاقه مندان قرار گرفته که بخشی از آن گویای تاریخ فرهنگ این قوم است. وی با بیان این که مضامین بعضی از آثار ادبی این قوم از مقبولیت جهانی برخوردار است ادامه می دهد: شعر بخش مهمی از ادبیات قوم بلوچ را تشکیل می دهد، عنوان شعرها در رابطه با مدح خداوند، نعت رسول ا...(ص) و یادآوری امامان، خلفا و بزرگان قوم به صورت دکلمه، لیکو و زَهیروک است و گاهی اشاره به دوران پرشکوه گذشته بلوچ ها و قول، قرار، آداب و رسوم آن ها دارد، بخش بزرگی از تاریخ این قوم از لابه لای همین اشعار قابل دریافت است، تذکره ها هم به شکل شعر بیان می شده است.وی اظهار می کند: از آن جا که در گذشته ای نه چندان دور اکثر با سوادان بلوچستان روحانیان بودند آن ها حس می کردند که اگر تعلیمات خود را با زبان شعر بیان کنند بیشتر مورد استقبال مردم قرار می گیرد، از جمله این روحانیون که در تاریخ ادبیات بلوچی معروف به ملا هستند می توان از ملا پازل، ملا بهادر، ملا عزت، ملا کاسم، ملا بوهیر، ملا بهرام، ملا ابابکر کلمتی، ملا رگام خواشی، ملا موسی راسکی، ملا نورمحمد بم پشتی، ملا ابراهیم و اخیراً مولوی عبدا... روانبد و مولوی منیب افشانی نام برد، در اشعار این شاعران تأثیر زبان های فارسی و عربی در ادبیات بلوچی مشهود است.
شاعران معاصر بلوچ
وی با اشاره به اسامی شاعران بلوچ دوره معاصر بیان می کند: سید ظهور شاه هاشمی، عطا شاد، کریم دشتی، جی.آر. ملا، مبارک قاضی، انور صاحب خان، مراد ساحر، قادربخش آبسالان، احمد زهیر، احمد جگر، ملنگ شاه هاشمی، مراد اوارانی، تاج محمد طائر، اصغر علی آزگ، عبدالحمید ایران نژاد، غلام رسول دینارزهی، غلام بهار، عبدالجبار دلدار، ارشاد پرواز، منیر مومن، یاسین مجروح، محمداشرف سربازی، اکبر بارکزئی، صدیق آزاد، صبا دشتیاری، عبدالمجید گوادری، عبدالواحد آزات جمال الدینی، عابد آسکانی و محمدنصیر دهقانی از جمله شاعران معاصر هستند.وی تصریح می کند: صاحب نظران از نظر تاریخی برای شعر بلوچی چهار دوره در نظر گرفته اند، دوره اول از قرن پانزدهم میلادی تا نیمه اول قرن شانزدهم به دوره رند و لاشار معروف بوده، دوره دوم از سال 1500 میلادی که افراد رند لاشار به سند و پنجاب مهاجرت کردند تا حدود سال 1800 میلادی زمانی که بریتانیا بلوچستان را مورد تهاجم و تجاوز قرار داد، دوره سوم از زمان تجاوز انگلیس به بلوچستان تا 1920 میلادی به دوره بریتانیا معروف است و از 1920 میلادی تاکنون همه دوره معاصر نام دارد.وی اضافه می کند: ایوب درازهی در گاهنامه سمین نیز برای تاریخ ادبیات بلوچی، از جمله شعر بلوچی از چهار دوره نام برده است، از دوره اول باعنوان گارین دور (دوره ناشناخته)، - دوره دوم اهدی دور (دوره قدیم) دوره سوم نیم اهدی دور (دوره نیمه قدیمی) و دوره چهارم نوکین دور (دوره نو) نام برده است.به گفته وی در بخشی از ادبیات بلوچی پدیده ای به نام فرهنگ نوشدگی وجود دارد، بلوچ ها منتظر شکوفایی و نو شدن همه پدیده های طبیعی بوده و به گردش ایام واقف بوده اند.
سنت افسانه گویی
محمودزهی اظهار می کند: سنت افسانه گویی در میان بلوچ ها نیز مانند بسیاری از دیگر نقاط ایران و جهان به منظور انتقال افسانه ها از نسلی به نسل دیگر، سرگرمی و یادآوری اوضاع گذشته رایج بوده است. راویان افسانه ها که عموماً افراد مسن، با حافظه، خوش لحن و خوش کلام بوده اند در جلسات عمومی مانند عروسی ها وانجمن ها و جلسات خصوصی مانند بالین بیمار در منزلش برای مردم افسانه تعریف می کرده اند. وی می افزاید: گاهی در مجالس افسانه گویی راوی و شنوندگان، چه مرد و چه زن مشغول انجام کارهایی مانند ریسیدن ریسمان، بافتن سبد و حصیر با برگ درخت داز (توسط مردان) و بافتن مصنوعات پشمی و مویین و سوزن دوزی بوده اند. هنگام قصه گویی در مجالس عمومی و خصوصی پذیرایی مختصری انجام می شد، در گذشته این سنت جزیی از زندگی عادی مردم بود و توجه نکردن به آن به صورت نقصی در زندگی آنان مشهود بوده است اما این سنت کمرنگ شده و حتی در حال فراموشی است.وی می گوید: به افسانه در زبان بلوچی اسپانک می گویند گاهی به افسانه کِسه و یا قصه هم می گویند. قصه های خاص بلوچی معروف به بلوچی کِسّه هستند.وی با اشاره به افسانه های معروف بلوچی ادامه می دهد: دختر چهل گزموی، خورشید فلک ناز، پدر بی تفاوت، زیبای پرده نشین، هفت هسته خرما، دهان زاد، مرد مسافر، گاو پرنده، شاه موران، بلوچ مات، دیوزاد، دلگوشک و مارگوشک، بز لنگی، بلک و گربک، دیزک، دوجنی، مرغ آواز، نوشاد پری، ترسو، شیر و دهقان، مه گنج، فرزند نامشروع، گل اندام، توتیا، گرگ و روباهی شر، دوبرادر، پل پادشان، سگ و گربه، سگ نر پیر، شغلم، دل آزرده، سرجدا شده گرگ، نیم سهم خرس، شاهدخت نجیب، ماشا و خرس، اسب مادیان پیر، پدربزرگ و نوه اش، لیپیونشکا، سه خرس، گاو و بز نر، گرگ و پیرزن، سنجاب خوش طبع، سه دزد، جوجه تیغی و خرگوش از معروف ترین افسانه های قوم بلوچ است.
خطر فراموشی افسانه های بلوچی
این استاد فرهنگ و زبان های باستانی بیان می کند: در جوامع امروزی در مراکز شهری، آشنایی مردم با افسانه های بلوچی بسیار کم بوده و در جوامع روستایی و عشایری این آشنایی به نسبت بیشتر است با آن که در زمینه گردآوری و کتابت این افسانه ها فعالیت هایی انجام شده اما خطر فراموشی بیشتر آن ها به دلیل رواج نداشتن در میان مردم روز به روز بیشتر می شود.به گفته وی قصه های محلی که منعکس کننده اندیشه ها، آرزوها و احساسات هر قومی است در فرهنگ عامیانه قوم اصیل ایرانی بلوچ هم دارای جایگاه ویژه ای است در گذشته که امکان آشنایی با افسانه های اقوام دیگر به وسیله رسانه های جمعی و فناوری رایانه ای مانند امروز فراهم نبود مردم پس از انجام کارهای روزمره، شب هنگام وقت کافی برای دیدار یکدیگر داشتند، تعریف کردن و شنیدن افسانه برای سرگرمی برای آن ها ابزار مناسبی بود. وی می افزاید: افسانه ها و راویان آن ها از جایگاه ارزشمندی نزد مردم برخوردار بودند اما اکنون به دلیل مشغله های شبانه روزی و دسترسی به اطلاعات رسانه ای مجازی مختلف، افسانه های محلی از جایگاه واقعی خود افول کرده و فقط گاهی به خاطر تنوع در برنامه های رسانه ای به آن ها اشاره می شود.